آخرین اخبار و یادداشت ها
-
«پرفروشهای نیویورکتایمز در هفتۀ دوم مارس»دو رمان ژانر علمی-تخیلی و فانتزی منتشر شد.رمان مصور «قصه ندیمه»، نوشتۀ «مارگارت اتوود» در راه است.خاطرات «نادیا مراد» منتشر شد.نامزدهای نهایی هشتمین دوره جایزه هفت اقلیم معرفی شدند.بزرگداشت سیمین دانشور برگزار میشود.کانون سراسری انجمنهای صنفی مترجمان تاسیس شد.فرنومهای زبانی معاصر در نمایشگاه نقاشی «محمدرضا طاهر نسب»
کتاب روز
«احمد بیرانوند/نشر وزگار»
چاپ دوم کتاب شرح حاشیه با ویراست جدید در بازار نشر «شرح حاشیه» که از نقطه نظری جدیدتر، می توان آن را شرح مهم ترین جریان های شعری معاصر بعد از نیما تلقی کرد، کتابی است در خور تامل و تعمق، اثر شاعر و محقق جوان،احمد بیرانوند. اگر چه کتاب از دید مولف در ساختاری متشکل از شش فصل ارائه شده است(بررسی انواع نقد بعد از نیما،بررسی شعر نیما،شعر هوشنگ ایرانی، شعر موج نو ، شعر حجم وشعر گفتار)، اما به طور کلی می توان آن را پژوهشی موفق در سه حیطه ی نقد نظریه ها، اشعار و بیان و تحلیل مورد توجه قرار داد. بررسی مباحث نقد و تمرکز در سیر حرکت و پویایی آن در قلمرو ادبیات پسانیمایی بخشی از کتاب است که نشانگر توجه و تدقیق مولف در باب اصول و انواع نقد این دوره است که لازم و بایسته و به جا می نماید. بخش دوم بررسی اصلی ترین نظریه ها، مانیفست ها و تا حدودی نگرش های جریان های شعری اخیر و نظریات مختلف در باب آن هاست. در این بخش نیز مولف سعی کرده است بر اساس بیانیه ها نقل قول ها ی مستقیم و غیر مستقیم، مصاحبه ها و به طور کلی داده های مستقیم نظریه پردازی های هر جریان، به درک مستقیم و بلا واسطه ای دست یابد و تا حد امکان آن را دست نخورده و مونتاژ نشده ، به خواننده معرفی کند تا در نهایت بتواند در بخش سوم به بررسی تحلیل و نقد اشعار برجسته ی نمایندگان هر جریان شعری بپردازد.
آرشیو معرفی کتاباعلام اسامی داوران نهایی و اولیه جایزه آوانگارد با مقدمه:ما کجای ادبیات جهانیم
مدیریت سایت آخرین اخبار و یادداشت ها, نقد پیشرو 5,669 views 0 ۱۷«درک حضور دیگری»
با این که عقیده ی تو خلاف عقیده ی من است، حاضرم جانم را بدهم تا تو نظرت را بگویی.
ولتر(فیلسوف عصر روشنگری)
ما کجای ادبیات جهانیم
دوستان عزیز:
وقتی در فکر ایجاد سایت بودم و به دنبال فضایی برای بررسی و گرایشات آوانگارد و پرورش استعدادهای جوان در شعر معاصر می گشتم، همیشه بر این باور بودم که:
شعر و ادبیات ما آن گاه رشد می یابد که بتوانیم با مخالفان خود به گفتمان بپردازیم. شعر امروز ما متاسفانه به سمتی می رود که هرکس درون گروه خودش مراسم یا جایزه ای برگزار می کند و در نهایت با مخاطبان و هم سلکان خود به مبادله ی افکار می پردازد. مگر تعداد شاعران و مخاطبان و تیراژ کتاب های ما چقدر است که دست به حذف همدیگر می زنیم. حتی در کشورهای عربی آمار کتابخوانی با وضعیت کنونی چاپ و نشرر ما قابل مقایسه نیست. به ندرت از ما اثری شایسته ی جایزه های جهانی می شود،آن هم در ترجمه های چندگانه که شاید امید نامزدی یک اثر رقم بخورد.
ما کجای ادبیات جهانیم که این قدر ادعاهای عجیب، توهمات ادبی و نان قرض دادن ها را جایگزین تلاش و پشتکار کرده ایم؟ چرا تمام تلاش ما اثبات برتری بر یکدیگر است در حالی که جامعه جهانی حتی نمی داند شعر معاصر ایران در کدام برهه ی تاریخیست؟
آن هم در کشوری که هنوز مترجم اعتبارش از نویسنده بیشتر است. جایی که ناشران باعث اعتبار نویسندگان می شوند نه نویسندگان موجبات اعتبار یک ناشر…. ! ما بزرگترین کشور فارسی زبانیم در حالی که شاعرانش گام هایشان برای غنای این زبان اندک است چرا که تمام وقت شان را صرف رد و تایید یکدیگر در پاتوق ها و محافل می کنند. حتی مطالعه ی شاعران نسبت به گذشته پایین آمده.چرا که می بییند معیار مطرح شدن مطالعه و خلاقیت نیست بلکه همان گروه بازی هاست که در نهایت می تواند چندسالی آن ها را میان جمع مورد توجه قرار دهد.
غافل از این که تاریخ ابدیات فقط مکتوبات جدی را می بیند و باقی را فراموش خواهد کرد.
در وضعیت شعر امروز ما نیازمند تعامل و نقد و نظر علمی و جدی یکدیگریم. ما می توانیم مخالف جدی افکار و آراء ادبی هم باشیم اما حق نداریم فضای گفتمان حرفه ای و نقد و نظر را با مشکلات پیش پا افتاده ی شخصی و گروهی بیامیزیم.
شاعران به دهه های قبل بی اندیشند که چگونه هنرمندان، داستان نویسان، فیلم سازان، موسقی دان ها، نقاشان و … با شاعران در تعامل بودند. آیا زمان آن نرسیده با توجه به این که جایگاه شعر معاصر در جامعه به دلایل مختلف با چالش مواجه شده، به سمت تبادل آرا و نقد مکتوب برویم؟ آیا وقت آن نرسیده که به جای تکیه بر نقدهای شفاهی و واگویه های حاشیه ای، معیار را خود ادبیات قرار دهیم؟
به این امید که جدی بنویسم، جدی نقد کنیم و بدون تعارف به ادبیات بپردازیم و معیار ما برای درک حضور دیگران، کارنامه و نوشتار اشخاص باشد تا از حاشیه ی شعر اندکی به متن ادبیات جهان نزدیک شویم.
در جایزه آوانگارد نیت نزدیکی و توجه شاعران به فاصله ی موجود ادبیات ما با ادبیات جهان است نه چیز دیگر. غرض دعوت به خوانش درست است وگرنه هیچ جایزه ای ملاک برتری روهی بر گروه دیگر نیست.
دبیر جایزه ادبی آوانگاردها
احمد بیرانوند
داوران مرحله پایانی
- یدالله رؤیایی
یدالله رؤیایی در سال ۱۷ اردیبهشت ۱۳۱۱ در دامغان به دنیا آمد.
رؤیایی با چند شاعر دیگر، مانیفست «اسپاسمانتالیسم» را منتشر کردند که بعدها به خلق نگرش تازه شعری با عنوان «شعر حجم» منجر شد.
از خطوط مهم زندگی ادبی او میتوان به چند نمونه اشاره کرد:
* تألیف و انتشار بیانیه حجمگرایی (اسپاسمانتالیسم) به همراه گروهی از شاعران آوانگارد و متمایل به حجمگرایی که به خلق نگرش تازه شعری با عنوان «شعر حجم» منجر شد، در سال ۱۳۴۸ (مجله بررسی کتاب، دوره جدید، شهریور ۱۳۵۰، شماره ۴، ویژهنامه شعر حجم) نگرش حجمگرایی (اسپاسمانتالیسم) با تغذیه و تأثیری که از «پدیدار شناسی» و تفکر هوسرل (ادموند) با خود داشت، توانست در نسل های بعدی شاعران، با حس و هیجان بیشتری استقبال شود و به عنوان بینش تازه ای در شعر معاصر ادامه بگیرد، با کهکشانی از شاعران حجم گرا در داخل و خارج ایران، که در واقع منظر ایرانی ِ فنومنولوژی را در شعر می سازند. به عبارت دیگر «شعر حجم»، چه در تئوری، چه در عمل نوعی فنومنولوژی ایرانی است.
* انتشار گزینه اشعار به زبان فرانسه با نام « پس مرگ چیز دیگر بود » (Et la mort était donc autre chose)، انتشارات “کره آفیس” (Créaphis)، دفترهای روآیومون، پاریس ۱۹۹۷، به ترجمه شاعران فرانسوی برنارد نوئل Bernard Noël، کلود استبان کلود استبان، آلن لانس Alain Lance، کریستف بالایی Christophe Balÿ، استر تلرمن ‘Esther Tellermannو … (محصول یک هفته کار جمعی در سمیناری به دعوت و ابتکار “بنیاد روآیومون” – Fondation Royaumont
* سخنرانی ِ”گذر از اسپاسمان” در فستیوال بین المللی شعر کازابلانکا و طرح تئوری حجمگرایی، سپتامبر ۲۰۰۰ (ترجمه فارسی از عاطفه طاهائی، در کتاب “عبارت از چیست) “
* اخذ عنوان “شوالیه در ادب و هنر” از دولت فرانسه، ۲۰۰۱
* شرکت در فستیوالهای بینالمللی شعر، حضور در دیدارهای جهانی شاعران، سفرهای ادبی، کنفرانسها و مصاحبهها همیشه از فعالیتهای دیگر او در کنار امر نویسندگی بودهاست. یدالله رویائی سالها در «آنوِرونویل»، ده کوچکی در مزارع نورماندی، به سر میبرد. عضو “خانه نویسندگان” (MeL)، و عضو “جامعه اهل ادب” (SGDL) فرانسه، او هماکنون در پاریس کار و زندگی میکند.
* رویایی چندین مجموعه شعر و نثر دارد که روشنگر بینش حجمی او از اغاز تاکنون اند.
- عباس معروفی
* زاده ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ در تهران نویسنده، نمایشنامهنویس، ناشر و روزنامهنگار معاصر ایرانی مقیم آلمان است.او فعالیت ادبی خود را زیر نظر هوشنگ گلشیری آغاز کرد و در دهه شصت با چاپ رمان سمفونی مردگان در عرصه ادبیات ایران به شهرت رسید
* نخستین مجموعه داستان او با نام «روبه روی آفتاب» در سال ۱۳۵۹ در تهران منتشر شد. پیش و پس از آن نیز داستانهای او در برخی مطبوعات به چاپ میرسید اما با انتشار «سمفونی مردگان» بود که نامش به عنوان نویسنده تثبیت شد.
* در سال ۱۳۶۹ مجله ادبی «گردون» را پایه گذاری کرد و بطور جدی به کار مطبوعات ادبی روی آورد. سبک و روال وی در این نشریه با انتظارات دولت ایران مغایر بود و موجب فشارهای پی در پی و سرانجام محاکمه و توقیف آن شد.
* معروفی در پی توقیف «گردون» ناگزیر به ترک وطن شد. او به آلمان رفت و مدتی از بورس «خانه هاینریش بل» بهره گرفت. اما پس از آن برای گذران زندگی دست به کارهای مختلف زد؛ مدتی به عنوان مدیر یک هتل کار کرد و پس از آن «خانه هنر و ادبیات هدایت» را که کتابفروشی بزرگی است در خیابان کانت برلین، بنیاد نهاد و به کار کتابفروشی مشغول شد. و کلاسهای داستان نویسی خود را نیز در همان محل تشکیل داد و در حال حاضر از طریق این کارها روزگار میگذراند.
* او سردبیر نشریه ادبی گردون بود که توقیف شد.
- حسین علیزاده
(یکم شهریور ۱۳۳۰، تهران) آهنگساز، ردیفدان، پژوهشگر و نوازنده تار و سهتار ایرانی و نامزد دریافت ۳ جایزه گرمی است. وی از چهرههای تحسینشده موسیقی فیلم در ایران به شمار میآید و آثاری چون دلشدگان (۱۳۷۰)، گبه (۱۳۷۴)، زشت و زیبا (۱۳۷۷)٬ زمانی برای مستی اسبها (۱۳۷۸)٬ لاکپشتها هم پرواز میکنند (۱۳۸۶)٬ آواز گنجشکها (۱۳۸۷) و ملکه (۱۳۹۰) از ساختههای اوست. علیزاده، دبیر و سخنگوی شورای عالی خانه موسیقی ایران است.وی با کسب ۴ سیمرغ بلورین برای فیلمهای گبه، زشت و زیبا، آواز گنجشکها و ملکه٬ مشترکاً به همراه مجید انتظامی برنده بیشترین سیمرغ بلورین در بخش بهترین موسیقی متن از جشنواره فیلم فجر میباشد.
- قباد شیوا
* (زادهٔ۱۳۱۹ در همدان) طراح و گرافیست ایرانی است.
* او دانشآموخته رشته نقاشی از دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا است و در سال ۱۳۴۵ فارغالتحصیل شد. پس از سالها تجربه عملی در زمینه گرافیک فوق لیسانس خود را از دانشگاه pratt شهر نیویورک در سال ۱۳۵۹ اخذ کرد.
* در طی چندین دهه فعالیت هنری٬ با خلق آثار بدیع توانست به نوعی گرافیک با ویژگی ایرانی دست یابد و آن را به دنیا معرفی کند، به دلیل همین ویژگی برخی از آثارش در موزههای مختلف جهان و مجموعهداران بینالمللی جای گرفتهاست.
* از فعالیتهای جنبی او تأسیس بخش گرافیک در صدا و سیمای ایران در سال ۱۳۴۷، راهاندازی بخش گرافیک انتشارات سروش در سال ۱۳۵۰ است. او از مؤسسین انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، پایهگذار و برنامهریز اولین دوسالانه پوستر تهران است. از دیگر فعالیتهای او آموزش هنر گرافیک در دانشکدههای معتبر تهران از سال ۱۳۵۵ تا به حال است.
* او در طول سالها تحصیل و کار حرفهای آثار خود را در زمینه نقاشی، عکاسی و بهخصوص گرافیک در نمایشگاههای داخلی و بینالمللی از جمله انگلستان، فرانسه، آمریکا به تماشا گذاشته است. آثار او بارها در نشریات جهانی انتخاب و چاپ شدهاند.
* انجمن بینالمللی طراحان گرافیک (AGI) او را به عنوان یکی از ۱۲ طراح گرافیک برتر جهان معرفی کرده و در حال حاضر در مؤسسه شخصی خود در امر مدیریت، مشاوره هنری و همچنین طراحی گرافیک در زمینههای مختلف، طراحی محیطی و نمایشگاهی فعالیت دارد.
* منتخبی از پوسترهای او در قطع رحلی در سال ۱۳۸۳ و منتخبی از آثار او در قطع جیبی در سال ۱۳۸۴ را مؤسسه پژوهشی فرهنگی چاپ و نشر نظر به چاپ رسانده است و این مطلب نیز برگرفته از همین کتابها است.
- شهلا لاهیجی
* (متولد ۱۳۲۱) یک نویسنده، مترجم و ناشر ایرانی است. او، به گفته انجمن قلم، با پایهگذاری انتشارات روشنگران و مطالعات زنان در سال ۱۳۶۲، نخستین ناشر زن ایرانی به شمار میرود.
* او از نوجوانی به مقالهنویسی در نشریات پرداخت و در ۱۵ سالگی در رادیو شیراز برنامه تهیه میکرد. مدتی بعد با انجمن جهانی زنان نویسنده و روزنامهنگار مکاتبه کرد و به عضویت آن درآمد. لاهیجی مدتی نیز در روابط عمومی سازمان زنان ایران کار کرد. در همین زمان به روش آموزش مکاتبهای با دانشگاه آزاد لندن دوره فشردهای در رشته جامعهشناسی گذراند.
· اسماعیل عباسی
* این عکاس( متولد ۱۳۲۶ تبریز) ، مترجم و نویسنده، مدرس دانشگاه و داور عکس، بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با عنوان کارشناس امور فرهنگی در سال ۱۳۸۴ است.
* عباسی دانشآموخته رشته مترجمی زبان انگلیسی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه تهران است.
* او همچنین دورههای آموزشی را در لوور کمبریج، دوره نشر (یونسکو، ژاپن)، دوره ویرایش و انتشارات (دانش نو، تهران) و دوره نشر کتاب (هند) گذرانده است.
* ویراستاری و گرافیست انتشارات، مترجمی، صفحهآرایی، گزارشگری، مدیر مسئولی نشریات و البته تدریس در دانشگاههای کشور در کنار عکاسی از دیگر فعالیتهای او به شمار میآیند.
* عباسی، داوری دهها جشنواره و مسابقههای داخلی عکس را نیز بر عهده داشته و بنیانگذار و دبیر جشنواره عکس کودک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بوده است.
* برخی کتابهایی که توسط وی نیز تالیف شدهاند عبارتند از: “آبی که مینوشیم”، “بیست سال تئاتر کودک”، “فرهنگ عکاسی”و گنجینه موزه عکسخانه شهر.
- حسین پرنیا
* نوازنده سنتور و آهنگساز، سال ۱۳۴۸ در خرمآباد متولد شد و تا سن ۱۴ سالگی در اندیمشک نزد استاد ندایی نواختن سنتور را آموخت.پس از آن به تهران آمد و از سال ۱۳۷۳ گروه همایون را شکل میداد. علاقهمندی به آهنگسازی موسیقی ایرانی از دیگر تجربههایی بود که پرنیا خود با کنجکاوی و علاقهمندی آموخت.
* حسین پرنیا به اتقاق گروه همایون کنسرتهایی در ایران و خارج از ایران از جمله در آلمان، فرانسه، اتریش، چک، اسلوواکی، ترکیه، هند، پاکستان، قطر و امارات اجرا کرد.[نیازمند منبع] پرنیا از سالهای ابتدایی آشنایی با ایرج بسطامی چند کار مشترک با وی انجام داد که در قالب آلبومهای تحریر خیال، رقص آشفته وحال آشفته عرضه عمومی شد.رسوای عشق بزرگداشت استاد جلیل شهناز و آلبوم یاد برای خرابههای تخت جمشید و کاست اهورایی با صدای حسن حسنی و همخوانی هوروش خلیلی و نگار مهر با صدای لطیف کاظمی و نقش ماندگار برای استاد فرامرز پایور وآلبوم ساکن جان با صدای علی جهاندار آلبوم بی کلام یک جرعه نگاه، آلبوم زخم جدایی با صدای رضا رضایی پایور و همخوانی هوروش خلیلی از دیگر آثاری است که با آهنگسازی پرنیا منتشر شده است.
· منصور خورشیدی
* منصور خورشیدی، متولد ۱۳۲۹، شاعر و منتقد شعر است. وی دبیر بخش بررسی کتاب وبگاه بینالمللی پیادهرو و عضو هیأت تحریریهٔ برخی مجلات بینالمللی است. همکاری در ارائهٔ شعر و نقد شعر در مجلات بینالمللی از جمله مجلهٔ نوشتادر ایران، مجله قلمکدر سوئد، مجله شهرونددر کانادا، مجله نگاهدر فرانسه و مجلهٔ آفتابدر نروژو نگارش مقالاتی در کتابهای از حاشیه تا متن، حتای مرگو عبارت از چیست؟از دیگر فعالیتهای وی به شمار میروند.
* منصورخورشیدی چاپ شعرهای خود را از دههٔ پنجاه آغاز کرد. وی دو کتاب چاپشده در کارنامه خود دارد: «از فکرهای با تو۱۳۸۰، انتشارات نیمنگاهو«خطابههای کهنسال کودکی»۱۳۷۷، انتشارات خوارزمی. همچنین مجموعه شعرهای«آبی ناگهان»و«سجاده روی ماه بینداز»را نیز که تنظیمشده در همان سال است آماده چاپ دارد.
* از این شاعر و منتقد شعر حجممقالات بسیاری در داخل و خارج کشور منتشر شدهاست. مهمترین مقالات او عبارتند از «از ترس مست شدیم» (در کتاب «از حاشیه تا متن»)، «حیرت عظیم حجم» (در کتاب «حتای مرگ»)، «بررسی شعرهای رویایی» (مجله شهروند، کانادا)، «نقد و بررسی شعر معاصر» (مجله آفتاب، نروژ)، «سوررئالیسم جنجالیترین مکتب ادبی جهان»، «بررسی مکتبهای ادبی جهان»، «من سوم»، «سرشت باطنی انسان در جهان شعر» و
…
- محمد تهامینژاد
* (زادهٔ آذر ۱۳۲۱ در تهران) پژوهشگر در تاریخ، منتقد و مستندساز معاصر ایرانی، و از پیشتازان سینمای مستند در ایران است. تهامینژاد نهتنها در زمینهٔ ساختن فیلم مستند پیشینهای طولانی دارد، بلکه در زمینهٔ آموزش، ترجمه، تألیف، پژوهش و نقد فیلمهای مستند نیز از مطرحترین سینماگران معاصر ایران به شمار میرود.
* وی پژوهش در تاریخ، نقدنویسی و مستندسازی را با هم به پیش بردهاست. مجموعه نوشتههای وی از دهه چهل هیچگاه از جوهره پژوهش و بررسیهای تاریخی خالی نبود.وی از دهه پنجاه به عنوان پژوهشگر، در دو زمینه تاریخ سینما و سینمای مستند فعالیت کرد.
- احمد میراحسان
مستند ساز – محقق و مننتقد ادبیات ،هنر وسینما
از فعالان عرصه نقد و نوشته های سینمایی و در مطبوعات و نشریات مختلف از جمله: گزارش فیلم، ماهنامه فیلم، فیلم نگار و. . . او همچنین دربرنامه های تلویزیونی به نقد و بررسی فیلم و سینما پرداخته است. نقدهای او درباب هنر و ادبیات بسیار تاثیرگذار بوده اند.
وی چندین فیلم مستند در کارنامه ی خود دارد. غالب فیلمهای میر احسان گفتار بنیاد هستند.
- خسرو حکیم رابط
خسرو حکیم رابط (زادهٔ۱۳۰۹ در شیراز) یک نمایشنامهنویس ایرانی است. سال ۱۳۲۸ در آموزش و پرورش مشغول کار شد و بعدها تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای دراماتیک ادامه داد. حکیم رابط علاوه بر چاپ آثاری همچون سهراب شنبه، ایوب دلتنگ خسته خندان، دست هزار بلوچ و … فیلمنامه راز کوکب به کارگردانی خسرو معصومی و متن سریال این قافله عمر بکارگردانی مجید بهشتی را برای تلویزیون نوشته است. تدریس در دانشگاه تبریز، هنرهای دراماتیک، سینما تئاتر، دانشگاه آزاد و دوره نمایشنامه نویسی رادیو در صدای جمهوری اسلامی ایران و عناصر دراماتیک در دوره تهیه کنندگی تلویزیون در دهه ۶۰ و ۷۰ از عمده فعالیت این نویسنده است.
- پیروز کلانتری
متولد سال ۱۳۳۲ تهران. او فارغ التحصیل مدرسه عالی تلویزیون و سینماست و کار هنری خود را با عکاسی آغاز کرد، از فیلمهایش میتوان پناهنده (۱۳۷۰)، حکایت باقی (۱۳۷۱)، این فیلم را به کی نشون میدین؟، راویان کوچک روستای غریب (از مجموعه کودکان سرزمین ایران ـ ۱۳۷۴) را نام برد. کارهای مستند زیادی را کار گردانی کردهاست. اکنون نیز از اعضای انجمن مستند سازان به حساب میآید.
- بهزاد خواجات
متولد ۱۳۴۷ از شاعرانِ مطرحِ دههی هفتاد است. از وی تاکنون کتابهای «چند پرنده مانده به مرگ؟»(شعر)، «جمهور»(شعر)، «مثلا اروند از در مخفی»(شعر)، «منازعه در پیرهن»(نقدادبی)، «زبان وادب فارسی»(درسنامهی دانشگاهی) و «حکمت مشاء»(شعر) منتشر شده است که دو کتابِ اول به ترتیب برندهی جایزه «پکا» و «کتاب سال» شدهاند. وی همچنین سه کتاب «مرموزات شب شرقی»(شعر)، «آهسته رفتهام که بخوانید»(شعر) و «رمانتیسیسم ایرانی(نقدادبی) را اخیرن به چاپ رسانده است.
- مهرداد فلاح
مهرداد فلاح شاعر نوگرای ایرانی(۱۳۳۹ لاهیجان -) دو مجموعهٔ شعر “چهار دهان و یک نگاه” و “دارم دوباره کلاغ میشوم” را در سالهای ۱۳۷۶ و ۱۳۷۸ منتشر کرد. او مجموعهای دیگر از شعرهایش را با نام “از خودم” در سال ۱۳۸۰ چاپ کرد. مجموعه شعر دیگری از او با نام “بریم هواخوری” نیز نشر اینترنتی یافته است. اولین مجموعه شعر او که در سال ۱۳۶۳ منتشر شد کار مشترک او بود با جعفر خادم، دومین مجموعه فلاح با نام “بهترین انتظار” در سال ۱۳۷۱ انتشار یافت. فلاح در تاسی از شعر صد ساله اخیر فرانسه با شعر خواندیدنیها در اصل شکل دیگری از کانکریت را ارائه کرد.
- محمد آزرم
در سال ۱۳۴۹ در تهران متولد شد. کتابهای “اسمش همین است” ، “عکسهای منتشر نشده” و “هوم” از او تا به حال منتشر شده است. او از شاعران و منتقدان مطرح جریان امروز شعر فارسی است. نقدها و مصاحبههای بسیاری دربارهٔ آثار او در نشریات منتشر شده است.
- محمد خداشناس
نقاش پست مدرن
- علی اکبر ولدبیگی
مستندساز
·
- فارغ التحصیل اولین دوره دانشکده سینمائی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ( مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی( گروه تقریبا ۲۰نفره این دانشکده که از تمام ایران گزینش شده بودند به عنوان اولین نسل۱۳۶۵) (۱۳۶۱- دانشجویان سینما بعد از انقلاب ایران فارغ التحصیل شدند .
- · تدریس در انحمن سینمای جوان ایران ایران در فاصله سال های ۱۳۶۷تا ۱۳۷۰و داوری جشنواره های سینمایجوان در همین ایام .
- · –کارشناس ، مشاور و عضو هیأت تصویب طرح و فیلمنامه کمیته تولید فیلم ستاد مبارزه با مواد مخدر سازمان صدا و سیما در آغاز دهه ۷۰
- · عضو کمیته علمی وشورای تصویب گروه تاریخ ، فرهنگ و هنر شبکه اول سیما در فاصله سال ها ۱۳۸۶تا ۱۳۹۰
- · عضو هیات دواران جشن خانه سینما در دوره چهاردهم و پانزدهم
- · برگزاری یک ورک شاپ و تدریس با عنوان روش های تولید مستند و تکنیک های فیلمبرداری بدعوت شبکهTRT مستند( میلادی۲۰۱۱) و در ترکیه جهت تهیه کننده گان، کارگردانان و تصویربرداران این شبکه در تابستان ۱۳۹۰
———————————-
داوران مرحله اول:
تذکر مهم:
در داوری مرحله اول نیت این بود افرادی از تمام شکل های فکری انتخاب شوند که در چندساله اخیر در شعر جوانان فعالیت جدی دارند. سایت آوانگارد می توانست که تنها از دوستان هم جهت با اهداف سایت و یا کسانی که صرفن درگیر آوانگاردیسم شعر معاصر هستند در داوری مرحله اول استفاده کنند، اما برای اولین دوره ی این جایزه، در احترام به تکثر آرا و نیز پیوند هرچه بیشتر شاعران، به سمت گروه های دیگر هم گرایش پیدا کرد. امید است که بتوانیم فرهنگ در کنار هم بودن را در کنار مطالعه درست ادبیات به جای رابطه بازی و غیرتخصصی عمل نمودن، به کار بریم.
مهم این است که ادبیات دغدغه همه ی ماست.
- سمیرا کرمی
متولد ۶۳ فارغ التحصیل کارشناسی ارشد توسعه و برنامه ریزی از دانشگاه شهیدبهشتی تهران و دانشجوی دکترا می باشد. از او مجموعه ی «دیگری ها» منتشر شده و دو مجموعه ی “خودخوری” نشر چشمه و “تمشک اهلی می خواهید” نشر نصیرا در دست انتشار است. پیگیری گرایش های نو در زبان و درک متفاوت، از شاخصه های کار او در چند ساله ی اخیر است. وی پژوهش در شعر زنان را مدتی ست در برنامه دارد. وی هم اکنون دبیر بخش «زنان پیشرو» سایت آوانگاردها می باشد.
- بابک اباذری
مدیر انتشارات نصیرا و سایت کندو است. او در آن جا به بررسی و چاپ و نشر شاعران مشغول بوده و در سال های اخیر دغدغه ی نقد و بررسی شعر جوان در فعالیت های او پررنگ به نظر می رسد. از وی «گهوارهای روی گسل» از سوی انتشارات نصیرا منتشر شده است
.
- لیلا کردبچه
دکترای ادبیات و زبان فارسی را از دانشگاه اصفهان دریافت کرده است. مجموعه شعر های: «صدایم را از پرندههای مرده پس بگیر»، «حرفی بزرگتر از دهان پنجره» ، «کلاغمرگی» از آثار او هستند. وی چند ساله ی اخیر با پرکاری و پیگیری شعر معاصر (در حیطه ی آکادمیک، محافل ادبی و فضای مجازی )حضور جدی خود را نشان داده است.
- علی حسن زاده
دغدغه ی شعر پیشرو و پیگیری جریان های شعر معاصر، فعالیت عمده ی او در این سال هاست. این روزها کمتر هفته ای می گذرد که مصاحبه ای از او را با فعالان شعر پیشرو معاصر در جراید و روزنامه ها نخوانیم. پیگیری فرم و زبان در مجموعه های شعر و نقد، از محوری ترین تاکیدات مقاله های حسن زاده است.
- دلاور رحیمی
شاعر، نویسنده و منتقد کرد که سال هاست به ترجمه و تورق شعر معاصر فارسی مشغول است.. چند مجموعه شعر به کردی در اربیل عراق منتشر کرده است و در روزنامه ها و مجلات کردزبان به ترجمه و معرفی شعر معاصر فارسی می پردازد. وی هم اکنون دبیر بخش« کردی » سایت آوانگاردها می باشد.
- ستاره انصاری
مجموعهی شعر «تا پوستم سپری شود» را با نشر بوتیمار منتشر کرد. اشعار او در مجلات و فضای مجازی قابل پیگیری اند. میل به زبان و گاه تجربه های حجمی از شاخصه ی شعرهای او به حساب می آید.
- قبلي شعری از آزاد احمد اسود ترجمه: م.ساماڵ احمدی
- بعدي بعد از سال ها «ناگفته های جبرئیل» نوشته احمد بیرانوند منتشر شد.
مطالب مشابه...
17 افکار در “اعلام اسامی داوران نهایی و اولیه جایزه آوانگارد با مقدمه:ما کجای ادبیات جهانیم”
پاسخ دادن به مدیریت سایت لغو پاسخ
جستجوی سریع
بایگانی
شبکه های اجتماعی ما
اسلاید مجله
م کیوان says:درود.م کیوان says:درود باد___م کیوانشیوا says:درود بر شما ، زیبا است ، موفق باشید .هازارزه -خودباور says:من بوقلمون هستم!!اینجا کجاست ؟!پشت چشه های بسته.به راه که افتادم...هازارزه -خودباور says:شعرهای برگزیده ده نود اوج آن در ده هفتاد ،پتیان گرفت...
با احترام. من فکر می کنم کسانی که انتقاد می کنند حق دارند تا حدی. من هم تصورم بر این بود که شعرها را آقای رویایی و فلاح و غیره داوری می کنند و شما هم در این مورد مقصر هستید. در اطلاعیه اول هیچ ذکری از مرحله اول و داوری جدا نبوده و تنها گفته اید مرحله نهایی و خوب فکر نمی کنم در این گزارهها این پیش فرض به شکل بدیهی باشد که یک مرحله هم هست که این دوستان داورش نیستند. باید شفاف تر می نوشتید. در ضمن احترام به داوران مرحله اول. من به شخصه اگر اسم این دوستان بود شعری نمی فرستادم. حالا به هر حسابی شما دوست دارید بکذارید. شما حرکت خوبی کرده اید ولی کاش ابهام در اطلاعیه اول نبود. هم ما خوب نخواندیم شاید و هم شما بد نوشتید احتمالن. این هم اطلاعیه که در آن حداقل من تصوری از این شکل فعلی نداشتم و در جملات هم نمی بینم. باز هم ممنون
از آنجا که انگیزه از این فراخوان، انتخاب شعر های برگزیده، از دیدگاه نه تنها شاعران، بلکه اساتید دیگر هنرهاست، در داوری نهایی علاوه بر شاعران مطرح، بزرگان و اساتید دیگر هنرها نیز حضور خواهند داشت. –
دوست عزیز
در تمام جشنواره ها و جایزه ها هیچ گاه تمام آثار را برای داوری ارسال نمی کنند چرا هیچ کدام از داوران توان و وقت خواندن ۱۵۰۰ شعر رسیده را ندارند. به نظر شما چه کسانی یا چگونه باید شعرها را به این داوران می رساندیم؟ به نظر شما داوران نهایی می پذیرفتند همه ی آثار را خودشان بخوانند؟ ایا این نیست که در تمام جشنواره هااثار خوانش اولیه می شوند و بهد به مرحله نهایی ارسال می شوند؟ تازه ما برای کمتر کردن خطا از شش داور استفاده کردیم تا میزان سلیقه به حداقل کاهش پیدا کند. ضمنن در فراخوان اعلام شده بود که داوران نهایی این عزیزان هستند نه داوران اولیه.
بله. کسی نمی گوید همه آن داروران باید همه این آثار را می خواندند اما اخلاقی تر آن بود که از ابتدا به دو یا سه مرحله بودن با ذکر نام داوران اشاره می کردید. آن وقت ما یا می فرستادیم یا نه. و شما هم شبهه ای در کارتان که ارزشمند است نبود اما حالا در کمال احترام باید بگویم برای من هست
در فراخوان آنقدر تکیه بر نگاهی نو در شعر امروز مد نظر بود که جزئیاتی چنین متاسفانه از چشم طراحان فراخوان پوشیده ماند و گمان این کژتابی نمی رفت ولی در جهت احترام به آراء مخاطبان در بیانیه نهایی حتمن این مهم مورد توجه و عذرخواهی قرار خواهد گرفت
نظرات منفی را هم نمایش دهید
بنده هم معتقدم که یک جایزه نمیتونه ملاک برتری یکی بر دیگری باشه .. ولی میتونه مشوق خوبی برای فرد برنده باشه ..
ولی ای کاش متن اطلاعیه کاملتر بود .. اسامی داوران و نوع قالبهای شعری که می پسندند و سطح کیفی این جایزه و …
من خودم تا به حال آوانگارد رو نشنیده بودم و وقتی به تیتر این فراخوان برخوردم فکر کردم واقعا یک جایزه بی المللی است و اسم این جایزه در سراسر جهان شناخته شده است ولی …
امیدوارم اشعار شاعران برگزیده رو نمایش بدین تا ما هم استفاده کنیم …
با سلام و ارادت
اساتید بزرگوار و قابل احترام برای داوری انتخاب شده اند. اما اغلب آنها در رشته خود تخصص دارند و نه در شعر. نتیجه ی این انتخاب غلبه نگاه ذوقی و تفننی بر نگاه تخصصی است و برآیند آن انتخاب کسانی است که مورد پسند داوران در سطح متوسط شعر قرار می گیرند- چون اکثریت ترکیب هیات داوران را هنرمندان یا دانشمندان غیر شاعر تشکیل می دهند. و این با ادعای بانیان جایزه ادبی یعنی حمایت از شعرآوانگارد در تضاد است. بهتر بود ترکیب هیات داوران منحصرا ازشاعران و البته نمایندگان مختلف از جریانات متنوع شعر امروز انتخاب می شد.
در حسن نیت و دانش و تعهد اساتید غیر شاعر شک نیست ولی آیا آنان هم می پذیرند که مثلا یک شاعر بهترین نقاشی سال را برگزیند یا یک فیلمساز اجازه می دهد مثلا در جشنواره فیلم یک مهندس ساختمان درباره فیلم او قضاوت کند؟
امیدواریم در دوره های بعد این روند نا صواب اصلاح شود.
با سلام
کاش در اطلاعیه نخست در خصوص داوری شفاف سازی صورت می گرفت و به داوری مرحله ای با ذکر نام ایشان اشاره ای میشد به زعم من بیشترین انگیزه ارسال اثر نامهایی چون رویایی .فلاح و خواجات بودندوبسیاری از شرکت کنندگان در صورتی که به نامهای دیگری که اعتبار چندانی در زمینه شعر ندارند اشاره میشد به ارسال اثر مبادرت نمی کردند
با سلام
ارسال شعر تنها به خاطر نامهایی چون رویایی.خواجات وفلاح بوده
کاش شفاف سازی میشد
دوست عزیز
در تمام جشنواره ها و جایزه ها هیچ گاه تمام آثار را برای داوری ارسال نمی کنند چرا هیچ کدام از داوران توان و وقت خواندن ۱۵۰۰ شعر رسیده را ندارند. به نظر شما چه کسانی یا چگونه باید شعرها را به این داوران می رساندیم؟ به نظر شما داوران نهایی می پذیرفتند همه ی آثار را خودشان بخوانند؟ ایا این نیست که در تمام جشنواره هااثار خوانش اولیه می شوند و بعد به مرحله نهایی ارسال می شوند؟ تازه ما برای کمتر کردن خطا از شش داور استفاده کردیم تا میزان سلیقه به حداقل کاهش پیدا کند. ضمنن در فراخوان اعلام شده بود که داوران نهایی این عزیزان هستند نه داوران اولیه.
تعداد کسانی که در مورد داوری ها اینگونه فکر کرده اند بسیار زیاد است. دستکم یک عذر خواهی به علت اطلاع رسانی غیر شفاف تان در خصوصی داوری ها به محاطبین آوانگارد بدهکارید
بله در این باب حق با شماست. به زودی در بیانیه نهایی این مسئله پیش آمده را مطرح و از دوستانی که برداشتی این چنین داشته اند و به موجبات فراخوان دچار سوتفاهم شده اند دلجویی خواهیم نمود
از زحماتی که در این مدت کشیده اید سپاسگزارم، من به شخصه شعر نفرستادم، چون خودمو شاعر نمی دونم، اما چند نکته هست که می نویسم و مطمئنم که برای رشد به گوش کردن همدیگه نیاز داریم.
یکی این که درباره ی داوران من هم موافقم که باید شفاف سازی می شد
دوم این که با آقای نصرالهی موافقم که باید شاعران و منتقدین متخصص انتخاب می شدن برای داوری، ما در این سرزمین شاعران خوبی داریم که شعر رو خوب می فهمن و متخصصینی در شعر داریم که اگر چه شاعر نیستن، اما از تحصیلات آکادمیک و بینش بالایی در ادبیات و شعر برخودارند، شاید اگر تخصص را مد نظر می گرفتید، بسیار بهتر بود. مثلاً خانم کردبچه یکی از مواردی است که من می پسندم، از این دست افراد کم نداریم.
سوم این که خواهشمندم که شعرهای برگزیده نمایش داده بشه تا همه استفاده کنند.
هدف از نوشتن این چند سطر به معنی نادیده گرفتن زحمات شما نیست، بلکه می خواهیم که در دوره های بعد بهترین عملکرد را داشته باشیم.
باز هم سپاس
نتایج نهایی کی اعلام می شود؟
دو تن از داوران نهایی به علت در سفر خارج از ایران هنوز اعلام نتیجه نکرده اند. بعد از اعلام ان ها اقدام خواهیم نمود.
سلام
تاریخ جشنواره بعدی شعر آوانگارد کی هس؟شرایط شرکت در این جشنواره رو میشه توضیح بدید؟