آخرین اخبار و یادداشت ها
-
«پرفروشهای نیویورکتایمز در هفتۀ دوم مارس»دو رمان ژانر علمی-تخیلی و فانتزی منتشر شد.رمان مصور «قصه ندیمه»، نوشتۀ «مارگارت اتوود» در راه است.خاطرات «نادیا مراد» منتشر شد.نامزدهای نهایی هشتمین دوره جایزه هفت اقلیم معرفی شدند.بزرگداشت سیمین دانشور برگزار میشود.کانون سراسری انجمنهای صنفی مترجمان تاسیس شد.فرنومهای زبانی معاصر در نمایشگاه نقاشی «محمدرضا طاهر نسب»
کتاب روز
«احمد بیرانوند/نشر وزگار»
چاپ دوم کتاب شرح حاشیه با ویراست جدید در بازار نشر «شرح حاشیه» که از نقطه نظری جدیدتر، می توان آن را شرح مهم ترین جریان های شعری معاصر بعد از نیما تلقی کرد، کتابی است در خور تامل و تعمق، اثر شاعر و محقق جوان،احمد بیرانوند. اگر چه کتاب از دید مولف در ساختاری متشکل از شش فصل ارائه شده است(بررسی انواع نقد بعد از نیما،بررسی شعر نیما،شعر هوشنگ ایرانی، شعر موج نو ، شعر حجم وشعر گفتار)، اما به طور کلی می توان آن را پژوهشی موفق در سه حیطه ی نقد نظریه ها، اشعار و بیان و تحلیل مورد توجه قرار داد. بررسی مباحث نقد و تمرکز در سیر حرکت و پویایی آن در قلمرو ادبیات پسانیمایی بخشی از کتاب است که نشانگر توجه و تدقیق مولف در باب اصول و انواع نقد این دوره است که لازم و بایسته و به جا می نماید. بخش دوم بررسی اصلی ترین نظریه ها، مانیفست ها و تا حدودی نگرش های جریان های شعری اخیر و نظریات مختلف در باب آن هاست. در این بخش نیز مولف سعی کرده است بر اساس بیانیه ها نقل قول ها ی مستقیم و غیر مستقیم، مصاحبه ها و به طور کلی داده های مستقیم نظریه پردازی های هر جریان، به درک مستقیم و بلا واسطه ای دست یابد و تا حد امکان آن را دست نخورده و مونتاژ نشده ، به خواننده معرفی کند تا در نهایت بتواند در بخش سوم به بررسی تحلیل و نقد اشعار برجسته ی نمایندگان هر جریان شعری بپردازد.
آرشیو معرفی کتابجوانمردا / شعری از زینب برزگری
مدیریت سایت شعر پیشرو, مجله شماره 2 2,117 views 0 ۱دلم خزانه ی اسرار بود و دست قضا
درش ببست و کلیدش به دلستانی داد
***
جوانمردا!
پرده ی اوّل:
سَحَر
امیرکبیر ِ تاج هاش به سر
های امیر کبیر روزهای دست به سر
باران بارید
و بعد از کودتای مذکور
تاج الدین مویه هاش را حواله بر سر خورشید که شیر می شود
نشد
کجا پایاب ِ طمع پیر می رسد؟
کجا تالاب ِ خطر امید می زند توی رگ؟
سحر! صبا خطا نیست.
رگ بزن به امید
پرده ی دوم:
نگاه
و بازو ها تا ابد یک مرد را می کِشد
و پا ها آهووانگی می برد تا قاف
سیمرغ را می نهد روی ناف
اکبر است این اوصاف
و ارکیده می پاشد روی شط
یاس وحشی روی تن
می رسد هوار به خفا
ثنا به لبام
که شانه ها پاها سینه ها
بنفشه می زند توی راه
پرده ی سوم:
دریا
دریا!
ایستاده ای؟
بیا
برو
شمع قایقت منم
راه بی پیله ات
که پروانه می دهد سوی دور
و رداش خون می جهاند روی ثور
تل می زند به بادیه زل می زنم به حاجیه
ساقی! بیا برقصا
من، روی ِ تن ِ روز
تو، شیر و خورشید ِ بیرق ِ کبود
ربود
قرارم سها را
نمازم هدی را
و در لق لقه ی دهان شان “این همان دختر دیوانه بود؟”
سحر! کجایی؟ ندیدی؟
آیا آنانی که نمی بینند با آنانی که می بینند برابرند
لا اله
نفس بکش؛ جنگ تو صلحِ گرگ و بزهای کوهی است
الا الله
شهرزاد! قصه کو؟
رو همون سینه ی کوه؟
و پرنده ها ابراهیم را طواف کردند
آن روز طاووس اشک می ریخت
من راز…
و عشق ناز…
آمده ام
صبر شده ام به تلخی ِ زخم، به سبزی ِ پاد
و رشک باد
که “جوانمردا!” خطابم کردی
اردیبهشت ۹۵
برچسب ها جوانمردا!زینب برزگری
- قبلي نگاهی به گوران، (پیشوای شعر نو کردی) در گفت وگو با کامبیز کریمی/ رضا امیری
- بعدي کلمه/ شعری از احسام سلطانی
مطالب مشابه...
يك ديدگاه “جوانمردا / شعری از زینب برزگری”
پاسخ دهید لغو پاسخ
جستجوی سریع
بایگانی
شبکه های اجتماعی ما
اسلاید مجله
م کیوان says:درود.م کیوان says:درود باد___م کیوانشیوا says:درود بر شما ، زیبا است ، موفق باشید .هازارزه -خودباور says:من بوقلمون هستم!!اینجا کجاست ؟!پشت چشه های بسته.به راه که افتادم...هازارزه -خودباور says:شعرهای برگزیده ده نود اوج آن در ده هفتاد ،پتیان گرفت...
بااحترام؛ سعی نمودم صحیح بخوانمش؛ پیروز____م کیوان