آخرین اخبار و یادداشت ها
-
جایزه والتر اسکات نامزدهای نهایی خود را شناختحسین توفیق درگذشتآدونیس برنده جایزه قلم ناباکوفجایزه قلم همینگوی به شاعر غنایی رسیدپیام نوروزی محمود دولت آبادیگفتمان ابداع و افق های نامکشوف/ د.محمد رحیمیانبرگزیدگان جایزه مهرگان علم و ادب معرفی شدندبرنده بوکر روسی کتابی درباره رودکی نوشت
کتاب روز
«جنگل آدمها»
«جنگل آدمها» و «شرح حاشیه» در نمایشگاه کتاب احمد بیرانوند از عرضه دو کتاب در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران توسط نشر روزگار خبر داد. به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب ایسنا، به گفته او، مجموعه داستان «جنگل آدمها» یکی از این کتابهاست. این کتاب حاصل تلاش جمعی از نویسندگان است که به صورت کارگاهی، در داستانهایشان اقدام به خلق دنیای حیوانات با گرایشهای انسانی کردهاند. در این فضای به ظاهر تمثیلی حیوانات با بهرهگیری از مظاهر تمدن در آثار حضور دارند. آنها به دنبال تلاشهای مدنی و شکل دادن به جامعه از هم گسیخته خود هستند. او افزود: نویسندگان این کارگاه با تدریس من به مدت چند سال است در موضوعات مختلف به پروژههای خلاقه میپردازند. همچنین چاپ دوم کتاب «شرح حاشیه» با ویرایش جدید و اصلاحات و اضافات وارد بازار نشر خواهد شد. این کتاب به تحلیل جریانهای شعری پس از نیما میپردازد و نقد بعد از نیما را هم مورد بررسی قرار میدهد. شعر هوشنگ ایرانی، موج نو، شعر حجم و شعر گفتار از فصلهای محوری این کتاب هستند.
آرشیو معرفی کتابشعری از ناظم حکمت ترجمه: شادی سابُجی
مدیریت سایت زبان ترکی, زبان فرانسه, شعر جهان 2,034 views 0 ۱۲ اکتبر ۱۹۴۵
شعری از ناظم حکمت ترجمه: شادی سابُجی*می وزد باد
و می رود باد
این باد هرگز دوبار
شاخه ی گیلاس را متوازن نمی کند
پرندگان چهچه زنان
در میان درخت
با بالهایی پر از خواهش پرواز
اما در بسته است
باید آن را هل داد
آن که من می خواهم تو هستی
تا زندگی ام زیبا
و دوستانه
و سرشار از عشق مثل تو باشد
میدانم، هنوز تمام نشده
ضیافتِ بدبختی ام
این نیز روزی به پایان خواهد رسید …
منبع: از کتاب برف می بارد در شب و سایر اشعار، انتشارات گالیمار، سال ۲۰۰۲، صفحه ی ۶۲
*: هر گونه کپی برداری از این ترجمه بدون ذکر مترجم ممنوع است.
۲ octobre 1945
Le vent coule et s’en va,
le même vent ne balance jamais deux fois
la même branche de cerisier.
Les oiseaux gazouillent dans l’arbre :
des ailes qui veulent voler.
La porte est fermée :
il faut la forcer.
C’est toi que je veux :
que la vie soit belle comme toi,
amicale
et pleine d’amour…
Je sais qu’il n’est pas encore fini,
le banquet de la misère.
Il finira pourtant…
Extrait de Il neige dans la nuit et autres poèmes, éditions Gallimard, 2002, page 62مطالب مشابه...
يك ديدگاه “شعری از ناظم حکمت ترجمه: شادی سابُجی”
پاسخ دهید لغو پاسخ
جستجوی سریع
بایگانی
شبکه های اجتماعی ما
اسلاید مجله
م کیوان says:درود.م کیوان says:درود باد___م کیوانشیوا says:درود بر شما ، زیبا است ، موفق باشید .yasi says:عالی بود.با آرزوی موفقیت برای شما.هازارزه -خودباور says:من بوقلمون هستم!!اینجا کجاست ؟!پشت چشه های بسته.به راه که افتادم...
۲ اکتبر ۱۹۴۵
_
باد جاری و می گذرد،
همین باد هرگز دوبار تاب نمی دهد
همان شاخه گیلاس را.
پرندگان ِ درون ِ درخت چهچه می زنند
بالهائی که می خواهند پرواز کنند.
درب بسته است :
باید آنرا فشرد.
این تو هستی که می خواهم ات
که زندگی چون تو زیبا باشد،
دوستانه
و سرشار ِ عشق…
می دانم که هنوز تمام نشده است،
ضیافت فقر.
هرچند به پایان خواهد رسید…
ناظم حکمت، ۱۹۶۳ـ۱۹۰۲
ترجمه، محمود ایمانی