رفتن به بالا

  • مرزهای ثبات و تحول در شعر پس از نیما

    . . آوانگارد یازده / کارنامه‌ی ادبی اسماعیل نوری‌علا . . . . . ادبیات معاصر ما دوره‌های تحول و ثبات را در دهه‌های مختلف تجربه کرده‌ است. این تجربه‌ها به ما نشان می‌دهند که در بسیاری از موارد فارغ از تأثیر و تأثرهای اجتماعی بسیاری از اتفاقات و تحولات قائم به شخص بوده‌ است و اشخاصی در جریان‌سازی یا جریان‌شکنی‌ها نقشی فراتر از محیط داشته‌اند. در میان ...
  • شعــر جهان/ پل سلان‌ با ترجمه‌ی زلما بهادر

    . . . . . . پل سلان Paul Celan یکی از بزرگترین و مهم‌ترین شاعران آلمانی زبان (۲۳ نوامبر ۱۹۲۰ تا ۲۰ آوریل ۱۹۷۰) در کشور رومانی و در خانواده‌ای یهودی متولد شد او در سال ۱۹۳۸ برای تحصیل در رشته‌ی پرشکی به پاریس رفت اما قبل از اتمام جنگ‌جهانی دوم به رومانی بازگشت.او در طول دوران جنگ او مجبور شد تا به مدت ۱۸ ماه در اردوگاه‌‌ کار اجباری نازی ها کار کند‌، و والدینش ...
  • شعری از تعوفیل دوویو / مترجمان:آنا روشن،شهاب الدین قناطیر

    شعری از تعوفیل دوویو (1625-1590) مترجمان:آنا روشن،شهاب الدین قناطیر   زیر طاق های مقدس خورشید، آنجا که به فلیس عشق ورزیدم1   اقامت دلپذیری بود برای روحی که پیش از این فریفته اش شده بود روحی که امروز دیگر زیر فشار این طاق های ویران نیست همان که به تاراج خون بار جان آن متکبر رفته بود   پالس: معبد بزرگ رو به زوال زیورآلات این محراب دود و بخار 2 رازهای ...
  • «مدالِ نجات» از فیلیپ سوپو ترجمه: شادی سابُجی

    «مدالِ نجات» از فيليپ سوپو ترجمه: شادي سابُجي دماغم دراز همچون یک چاقوست و چشمانم از خنده سرخ است شباهنگام، شير و ماه را دور هم جمع مي کنم و بي آن که پشت سر را نگاه کنم مي دوم اگر درخت های پشت سرم مي ترسند آن ها را مسخره مي کنم همچون بي تفاوتي که زيباست در نيمه ي شب جايي مي روند اين مردم نخوت شهرها موسيقي دادنان روستا جمعيت با سرعت تمام مي رقصند و من نيستم از ...
  • شعری از گیوم آپولینر ترجمه: شادی سابُجی

    شعری از گیوم آپولینر ترجمه: شادی سابُجی اقیانوسِ زمین شاعر: گیوم آپولینر مترجم: شادی سابُجی * در میانه ی اقیانوس خانه ای ساخته ام پنجره هایش رودهایی هستند که از چشمانم جاری می شوند هشت پاها همه جا می خزند جایی که به دیوارها منتهی می شود بشنو صدای ضربان سه گانه قلب شان را و نوک هایش را که بر شیشه ها می کوبد خانه ایی مرطوب خانه ایی در حال سوختن فصلی سریع فصلی که ...
  • دو شعر از تریستان تزارا ترجمه از فرانسه: ابوذر کُردی

    دو شعر از تریستان تزارا ترجمه از فرانسه: ابوذر کُردی  اشاره : تریستان تزارا ( Tristan Tzara ) ( 1896 – 1963 ) شاعر آوانگارد کشورهای رومانی و فرانسه است . شاید اگر شعرهای رومانیایی تزارا نبود ، فرانسوی ها آمادگی داشتند تا او را مصادره و قبضه نمایند و شاید اینکه امروز زبان رومانیایی در کنار خواهران بلند قامت خویش یعنی ایتالیایی ، پرتغالی ، اسپانیایی و فرانسه قدی علم کرده است و این ...
  • دو شعر از گیوم آپولینر ترجمه: شادی سابُجی

    دو شعر از گیوم آپولینر ترجمه: شادی سابُجی شاعر: گیوم آپولینر مترجم: شادی سابُجی   کارت پستال   برایت از زیر خیمه می نویسم در حالی که می میرد این روزِ تابستان با شکوفایی گل های خیره کننده اش در آسمانی که به زحمت، دیگر آبی رنگ مانده است یک توپ جنگی منفجر می شود محو می شود قبل از این که وجود داشته باشد   Carte postale     Je t'écris de dessous la tente     Tandis que meurt ce jour d'été     Où ...
  • شعری از گیوم آپولینر ترجمه: شادی سابُجی

      شعری از گیوم آپولینر     ترجمه:  شادی سابُجی  شاعران در قرنی که می آِید مردان و زنان قوی   ما مبارزه خواهیم کرد بدون ارباب ها دور از شهرهایی مرده و هر روز بر ما گیوتینی از بالا می گذارد که بارانِ خون بر پیشانی های بسیار زیبایمان ببارد شاعران، آواز خوانان آمدنِ سالِ نو به سوی جاده ها می روند عدالت را جشن می گیرند و در انتظار فردایند گل های زمانه پژمرده می ...
  • «همیشه» از: گیوم آپولینر ترجمه: شادی سابجی

    دو شعر از گیوم آپولینر ترجمه شادی سابجی این است ....   این است حقیقتِ عکس هایی که بر روی قلبم است تنها همین حقیقت را می خواهم این حقیقت تنها ست چیز دیگری نیست همچون بلندگویی قلبم بی وقفه تکرارش می کند و باز دوباره می گویدش در هر ضربه اش همه ی دیگر عکس های جهان جعلی اند این عکس ها به جز شبه ها و ارواح  ظاهر دیگری ندارند این جهانِ منحصر به فرد  که همچون گیاهی فلزی ...
  • دو شعر از: گیوم آپولینر ترجمه: شادی سابُجی

    دو شعر از: گیوم آپولینر  ترجمه: شادی سابُجی آه ای لذتِ طبیعی.... آه ای لذت طبیعی که برای انسان پادشاه هستید و در نقشه های پادشاهی انسان جامه بر تن کرده ایی رودخانه ها همچون سنجاقی فولادی شبیه رگ های تو هستند که در آن امواج فریبنده ی چشمهات جاری است همچون دهانه ی آتشفشانی به خواب رفته اما خاموش ناشده این اندام جنسی تو چروک خورده و قهوه ایی رنگ، همچون گل رزی خشکیده و ...