رفتن به بالا

  • شعر آزاد/ محمد توکلی‌کوشا، عاطفه انتظامی، میلاد کامیابیان

    . . . 1 . چون رازی که در گلوگاه پرنده ای وحشی پنهان شده است در من پنهانی ای هندی نشسته جگرت را خورده در دهلی نو ای صبح فتح مکه پاروی شانه هایم بگذار و خدایان سنگی را بر آبهای نیل ده فرمان شو ای یک دستت موسولینی یک دستت چه گوارا کدام اسطوره ی کهن از تاج محل نافت شراب نوشید که دیگر هوشیار نشد تفسیر کدام فصل ریگ ودا چشم تو می شد ای دستت را بگیرم باران بیاید خیس مان نمی ...