ترجمەی: خالد بایزیدی- دلیر
شعر اول:
پیروزی
پیروز می شویم
چون دیروز
مشتی خاک را
بە کودکی دادم
واو
بە جای ساختن عروسکی
از آن تفنگ ساخت
شعر دوم:
عاشق شدن
نمی دانم
چگونە عاشق ات شوم
اگربهشتی
بگو بە من
تا برای تمام خدایان
سجده کنم
…
… اگردوزخی
بە من بگو
تا زمین را
غرق معصیت کنم
نمی دانم
چگونە عاشق ات شوم
اگر سرزمینی
اشغال شدەای
بە من بگو
تا پوستم را
پرچم ات کنم
و اگر مثل من
چادرنشینی
برایم
مرزی تعین کن
مرا سرزمین خودت کن.