شعری از آرزو نوری

 

شعری از آرزو نوری

زلزله

 

آغاز میشوم

هر روز صبح

با خط خنده‌ای

که تا اولین گسل تهران

می‌لغزد

تکرار می‌شوم

با رژ لبی

که طعم گلوله دارد

و آینه‌هایی

که کرم پودر می‌زنند

شب که برگردم

یک روز پیرترم

و پس لرزه‌ها

در رویای نیمه شب

به انتظارم نشسته‌اند.

 

اشتراک گذاری: