خوانشی از مجموعه شعر«بوی پیراهنت را پست نکردی» اثر نصرت الله مسعودی
سریا داودی حموله
…….. پاره روایت های محسوس…………
اگر در ناکجای نبودن باشی
هیچ راهی دست اش به تو نمی رسد.
راهی نبوده که آن راسرگردانی نکرده باشم./ شعرِ ۶۳
در مجموعه شعر«بوی پیراهنت را پست نکردی»(۱)،نصرت الله مسعودی با جزیی نگری در پی کشف ظرفیت های پنهان و آشکار کلمات است. برخورد شگفتی با ساختار روایی شعر دارد.در تلاش است، تعلیقی در معنا بیافریند تا تغییر در زاویه دید بوجود آورد.
با ادغام واقعیت در خیال و خیال در واقعیت به روایت گری می پردازد. با ارجاعات مختلف روایت ها را از صافی ذهن و زبان می گذراند و با زبان معنایی مضمون سرایی می کند:
می بینی از خودت رفته ای.
می بینی در پیچِ کرشمه ای سقوط کرده ای
که تکه از آسمانی رنگ و رو رفته
بالینه ی سرت نیست.
و وهم، از دلِ سنگی دریده دهان
به سراغ ات می آید:
به افطارِ گیجی می روی تا سحر
و تعقیباتِ نمازت
می شود نام مبارکی که کنج دلت
پا روی پا لبخند می زند.
چقدر بد است عاشقی
وقتی شاعر نیستی
و سوسوی هیچ ستاره ای
لا به لای شعرت
بیداد نمی کند./ شعر ۱۰
در این خرد روایت های متنوع سطرهای به ظاهر ساده جذابیت شنیداری دارند. فضا با رویکرد نو چند لایه است. تناقض ها جذب بافت کلام شده اند، همدیگر را همپوشانی می کنند و تحت شعاع قرار می دهند.
شاعر با روایت نگری محض سعی دارد مخاطب را در گیر کند.با پاره روایت هایی در سطح زبان به تکثیر معنا می پردازند. سعی دارند با تناسب های لفظی موجب ارتباط معنایی شوند.
امیدِ مانده بین دو هیچ!
کی پرنده می شوی
و گم کرده ره
می نشینی بر ویرانه ی این بام؟ شعر ۱۲
شعر دارای اندیشه عمیقی است. از ساختار خطی پیروی می کند. سطرهای عینیت مند و ملموس ساختار منعطفی دارند.
ارتباط حسی بین کلمات در جهت پیوند بین فضای ذهنی و عینی است. وقتی اشیا، افراد، هستی و جهان در زمینه ای انتزاعی قرار می گیرند،
سطرهای به ظاهر ساده سرشار از تکثرهای موضوعی می باشند. در این کلام حسی- مفهومی زبان در خدمت ساختار معنایی است:
آن قدر بلند بالا عاشقم
که کمتر بنی آدمی
این گونه که منم
از تن ارزه ی دیده نشدن
در امان است.
نه از پرنده های پناه گرفته
زیر گیسوی بلندت چیزی می گویم
و نه از نشانی ِ ماه
که بام به بام
سراغت را می گیرد.
ناتمت را تنها و تنها
با خودم در میان می گذارم
که سال هاست از جان گذشته ام./ شعرِ ۳۲
از منظر زیباشناختی سطرها ساختاری متعارف دارند. ارتباط بین سطرها از منطق مضمونی تبعیت می کنند. حس های مفهومی و عواطف گرایی در ساختار روایی دخیل است. از لحاظ فرم روایی، سطرها از عینیتی توصیفی برخوردارند و ساختار زبان بر اساس مونولوگ گویی ها بنا نهاده شده است.
در این تصاویر روایی مضمون گرایی نقطه روشن شعر است. سطرهای تک ساحتی در خط روایی حرکت می کنند. ارتباط سطرها با هم به لحاظ مضمون و روایت گری است.
ساختار معنایی شعرهادر خط روایی شکل می گیرد، آن چنان که زبان عاطفی واحساسی هم جهت جهان نگری های
آن قدر شعر شده ای
که بی نیازم می کنی از هر چه واژه و هر چه ترکیب
آشتی ام داده ای با خودم
از پسِ سال ها قهر
می بوسمت ای سکوتِ پر از ترانه!/ شعرِ ۵۵
نصرت الله مسعودی از نام های قابل اعتنا و شایسته ی تامل درشعر معاصر است. درونمایههای «عشق و مرگ»از فرآیندهای ذهنی وی محسوب میشود.در این جهت سعی دارد مفاهیم نو را به بدنه ی شعر تزریق کند.
پی نوشت:
- بوی پیراهنت را پست نکردی، نصرت الله مسعودی، نشر پریسکه، چاپ اول ۱۳۹۷٫
————————–
خسرو بنایی
مجموعه شعر «خر»
وقتی سیاست به تخیل تجاوز می کند
کتاب ” خر “را از طرح روی جلدش باید خواند . طرح همانند کمیک استریپ ها به نظر می رسید که در آن اندام و احشاء را به سطر ها بدل می کند . درواقع حیوانی که درون خود سطرهایی دارد . ( می توانست از گرافیکی کردن شعر ها بیشتر استفاده کند )
در واقع در القا اولیه ، خر خود دفتری گشوده متنی ست که تخیل در آن وجهی عینی و از آناتومی برخوردار است . اما محتویات متن به رویداد های شخصی و گزارش وار خود وصل است . صداها و جملات جدا از هم به گوش می رسد . طنز ، طنزی گزنده و تلخ است . انگار این سیاست است که به تخیل تجاوز می کند . و تخیل را سیاسی می کند .
این سیاسی کردن تخیل برآمده از زیست جهانی ست که دائمن از جنگ و کشتار و هجوم خبر ها پر است . نمی توان به آن بی اعتنا بود یا خود را به خریت زد . اما در اینجا خریت نه بی خبری که انباشته از خبر است . یعنی در اینجا ” خر ” نه استعار و صفت ، که محل تلاقی صدا ها شنیده شده و پژواک دگرگون شده صدا هاست .
حتی در پیشگفتار ما با عنوان رابطه بدن و سیاست مواجه ایم . گفتار به شدت ماتریال و سخت و سنگین و مهاجم است . با طنزی سیاه که بیشتر با نمای بیرونی رویداد ها مواجه ایم . همه از شکل افتاد و ناپایدارند . اشیاء و بافت ها و اخبار و شکل سیاست ، علی رغم بار دراماتیک ، مبدل به روایتی فانتزی می شوند . این جهان برساخته متنی نوعی پسماند و استفراغ ،جهان واقعی ست . جهانی که امکان بازنمایی اش اگر باشد مبتذل است . برای همین خرده سطر هاو خرده روایت ها ،بلورهای شکسته اند که گاه در تمایل استعلایی ، سبک و بی وزن می شوند .
نمونه ها : عق می زنم / از دهانم گلوله می چکد / تازه از همخوابگی جنگ بر گشته ام ( ص۹ )
این شعر شکل حادتری از سیاست و بدن است که با تصویری سرراست و محسوس و قابل دریافت بدل شده . و جنگ بمثابه فوران لیبیدو و برون ریزی میل است .
یا در این قطعه :
سر برهنه است . / پا برهنه است ./ صدا برهنه است ./ خدا در عراق برهنه است .
انگار تمام بدن و انگاره ها و برساخت ها ذهنی روی یک خط قرار می گیرند . برهنگی یعنی رویت پذیر شدن آنچه دیدنی نبود .
کالوینو در اواخر قرن بیستم مقاله پیشگویانه برای ادبیات هزاره بعد دارد .از کتاب شش یادداشت برای هزار بعدی .
می گوید :” در عصری که رسانه های رایج با سرعتی فوق العاده و شعاع حرکتی گسترده دارند پیروز می شوند و این خطر را دارند که تمام ارتباطات را به یک سطح یکنواخت واحد محدود کنند ، کاربرد ادبیات این است که چیز هایی متفاوت را فقط به دلیل این که متفاوتند به هم مرتبط کند و آن هم به طرزی که نه تنها اختلافشان را کاهش ندهد ،بلکه مطابق طبیعت زبان نوشتار ، اختلافشان را واضح تر نشان دهد .”
در واقع زبان شاعران شدت هم نشینی جهان های نامتقارن است . از تمنای شخصی و رویاگون تا کابوس های واقعی جنگ . جنگ هم تحقق کابوس های منفرد است و هم حفره هایی که در خلل زندگی پر نمی شود . شعر گاهی زبانمند کردن فرآیند های گسسته این کابوس ها در ناباوری ست . زبان شعر لکنت زبانی این روایت است :
خون های قائدگی پروانه های سقط شده را بیرون می ریزد / دیکتاتور ها را بیرون می ریزد / تانک ها را بیرون می ریزد / دلال ها را بیرون می ریزد / سیاستمدار ها را بیرون می ریزد .
ویژگی تخیل در کار مجموعه” خر “به شدت فانتزی ست و این به شاعر نوعی خودمختاری می دهد ،برای خلق تصاویر غیر مرتبط و عجیب ومحسوس و غیر تجربی . انگار آنچه ما با آن مواجه ایم ،موجودیتی متنی دارد . جهان و تمام متعلقاتش به اشیایی بدل می شوند که از زمینه اش جدا شده تا آن فانتزی ساخته شود .
…آنگاه دیواره رحم فروریخت / و غروب بر پوشک غلتید …این اولین رویارویی انسان با فرازمینی ها بود .
ما با یک سطر غریب ما بین دوسطر معمولی مواجه ایم .
در سطردوم نوعی غریب گردانی نامتعارف شعر را جهت فانتزی ، انرژیک می کتد .
یا : سر جنگ با کس ندارم / و از لوله تفنگم / جز چند سوسک و نیمه ی دوم یک قورباغه پرتاب نمی شود .
در غالب تصاویر فانتزی ما با نوعی شگرد های ساده کودکانه و کمیک مواجه ایم . روایت ها کوتاه و نیم بند و ناتمام و استهزار گونه هستند .
در واقع سخیف ترین وضعیت بدل به شکلی بازی در کلام می شود . و خشونت به درون اندام ها می رود .
شعر ” خر ” خانوم زهرا آزادی کیا ممارست گرافیک _ فانتزی از جهانی ست که بطرز هول آوری مضحک و خنده دار است . جهانی که قابلیت شاعرانگی اش را هنوز از دست نداده .ولی خنده اش را باید از کف رودخانه شنید :
درچین از من پرسیده بودی : بدون دخالت کمونیست ها نطفه ها چگونه بارور می شوند ؟!
در مصر هرم نوک بینیم را لیسیده بودی
و درهای آسمان برایت طاق شده بود .
گفته بودی از رنگ های نساجی سفید رنگ شایسته تریست پیچیده در تور نازک
کف رودخانه خندیده بودم .
———————————
تیرنامه
مجموعه شعر جدید محمدعلی حسنلو
این کتاب برای نخستین بار به صورت الکترونیکی و به همت سایت ادبیاتِ اقلیت منتشر شده است.
محمدعلی حسنلو شاعر و نویسندهی معاصر متولد ۱۳۶۵ از شهرستان شمیران میباشد. حسنلو فعالیت ادبی خود را بهصورت حرفهای از سال ۱۳۸۴ آغاز کرده است و در سالهای اخیر شعرها، یادداشتها و مقالاتی از او در نشریات کاغذی و سایتهای ادبی منتشر شده است. او علاوه بر فعالیتهای ادبی به تحصیل در رشتهی ریاضیات پرداخته است و در سال ۱۳۹۴ با مدرک کارشناسی ارشد ریاضیات کاربردی از دانشگاه صنعتی امیرکبیر فارغالتحصیل شده است. حسنلو در حال حاضر مدرس ریاضیات در دبیرستانهای متوسطهی اول و دوم میباشد.
آثار:
۱. مجموعه شعر یک دقیقه سکوت، انتشارات الکترونیکی هشتاد ادبیات رادیکال ایران، ۱۳۸۹
۲. مجموعه شعر گنجشکی با حنجرهی زخمی، انتشارات الکترونیکی کندو، ۱۳۹۱
۳. مجموعه شعر تعمیر با جراحتهای اضافه، انتشارات نصیرا، ۱۳۹۳
۴. مجموعه شعر سوالها!، انتشارات نصیرا، ۱۳۹۵
۵. مجموعه شعر روابط واژگون، انتشارات نصیرا، ۱۳۹۷
۶. مجموعه شعر تیرنامه، انتشارات الکترونیکی، سایت ادبیات اقلیت، ۱۳۹۹
در پیشگفتار تیرنامه آمده است:
هنگامی که ده سال پیش نخستین کتاب شعر خود را بهصورت الکترونیکی منتشر میکردم نمیدانستم که مسیرِ زندگی ادبی من چه راهی را خواهد پیمود. نمیدانستم روزی خواهد آمد که خودم و شعرهایم را به تاریخِ سرزمینم گره خواهم زد و تن به گفتوگو در جادهای را خواهم داد که بیشماران زندهگی را در خود دفن کرده است. در این راه مانند کودکی که میل به کشف کردن و جستوجوگری دارد خود را به خواندن تحولات و تغیّرات سپردم و خود نیز در این راه دگرگون شدم. میدانستم که قرار است کتاب متفاوتی نسبت به قبلیها بنویسم اما نمیدانستم چهطور و چگونه خواهم نوشت. از دلِ این انتخاب رفتهرفته وجوهات مختلفی درونم شکل گرفت. برجستهترین وجه شاید شاعرِ بیقراری بود که با تقلای بسیار به چهرهها چنگ میزد، در جلدِ انسانها و گروههایی با گفتمانهای مختلف فکری فرو میرفت و آنها را به مختصاتِ اکنونِ تاریخیِ خود و به شعرهایش احضار میکرد. در این تجربۀ تازه هم رنج سراغم آمد هم لذت. هم خشم گلویم را گرفت هم اندوه درونم وزید. تخیلم بمباران از جزئیاتی شد که حقیقت در لای اعضای آنها پُر از غبار شده بود.
ششمین مجموعه شعر من حاصل کشف و شهودی شاعرانه با تاریخِ وطنِ خود علیالخصوص صد و پنجاه سال اخیر است. تاریخ مانند موجود زندهای است که تازه وقتی به گفتوگو با اجزایش مینشینی عمیقاً خواهی فهمید که او چه حیاتِ بلندبالایی دارد. در برخورد با آن هرکس خوشهچینِ انتخابهایی است که از باورها و برداشتهایش ناشی شدهاند. من نیز چنین بودهام. احساسم این است که خواندنِ تاریخ و تأمل در آن یک ضرورت است. شاید این یک شروع با پایانی نامعلوم باشد. اما باورم این است که آیندۀ بهتر در گروِ شناخت درست و هرچه دقیقتر گذشته است و اکنون زمانی میتواند سازنده و اثرگذار باشد که با شناخت همراه گردد. امیدوارم که تیرنامه چنین بوده باشد. امیدوارم که این اندک تلاش توانسته باشد علاوه بر حفظ خلاقیت و شاعرانگی، پیشنهادهای تازهای را در سپهر شعر امروز مطرح کند و روشنگرانه راوی اصیل حقیقت و انسانیت باشد.
با مهر و دوستی
تقدیم به خوانندگان دغدغهمند شعر امروز
محمدعلی حسنلو، شهریور ۱۳۹۹ شمسی