ترجمه: محمد طرغە
محمد کردوMohammad Kurdo شاعر معاصر کردستان عراق در سال ۱۹۷۱ در شهر سلیمانیە چشم بە جهان گشود. در سن سیزدە چهاردەسالگی روی بە شعر آوردە و اولین شعرش در سن هفدەسالگی بە چاپ رساندە است. وی در دو زمینە شعر نو و کلاسیک قلم فرسایی می کند و در زمینە نقد ادبی نیز صاحب قلم است. حالا سردبیر ماهنامە ادبی انار<هەنار> و مسئول انتشارات سلیمانیە است.
او چندین اثر شعری بە چاپ رسانیدە است کە می توان بە :
دل شورەی درون، زمزمەی دل، افسانە پاییز،زمزمەی درون، ژنرال عشق و عطر خوشبختی اشارە نمود. همچنین چند اثر در مورد نقد ادبی نیز از وی بە چاپ رسیدە است از جملە:
زیبایی و تفاوت، لالەزار کلام و در جستجوی شعر و متفاوت بودن.
دوست داشتن
مادر بە من می گوید:
در دوران کودکیت!
تا تو را یاد دادم،
کە از آتش بترسی،
<قیر>، <برف> شد…
آری من چقدر دیوانەام،
بعداز این همە سال
خود را بە آتش بزرگتری پرت کردەام.
تفاوت
من مثل تو نیستم
تو مثل من نیستی
با خندەات من گر می گیرم
با گر گرفتنم، تو خندەات می گیرد.
بهار
عزیزم می دانم
کە همە چیز
بهاری دارد؛
سیب درختی است در حیاط خانەمان
حالا
بی ناز و مات و حزین است
فردا کە بنگری
سراپایش سیب است و سیب
با توام!
کە هجرت پاییزست مرا
بهارم را در کدامین پستو نهان کردەای؟
برای بابا طاهر
در آنجا بچەای
موزی دارد و
برای موز دیگر لج کردەاست
در اینجا هم بچەای
برای یک تیکە نان
اشک چشمانش را تار کردە است.