پیوند
و دستهای او
نیروی نور بود
نیروی نور با رمق دست های من
بیدار شد حرارت شد
خورشید شد سخاوت شد
(از مجموعه شعر از دوستت دارم ها)
یدالله رویایی
آغازگر و تئوریسین نگاه حجمی به شعر معاصر فارسی است که توانسته در در طی چندین دهه فضای گفتمانی تازه چه در نقد و چه در شعر ایجاد کند. او فصل نوینی در ادبیات ماست که ارزش کلمات را بیش از دیگر شاعران به رخ مخاطبان و شاعران کشیده است.
۱۷ اردیبهشت زادروز این شاعر بزرگ است که سایت آوانگاردها به این بهانه شعری از مجموعه های نخستین او را منتشر می کند.
عکس ضمیمه از عکس های تقدیمی «مریم احسانی» به شعر «پیوند» از شعرهای یدالله رویایی به مناسبت تولد اوست.
شب ، در گریز اسب سیاه
یک صف درخت باقی می ماند
در چهار کهکشان نعل
یک صف درخت
بی شیهه می گذشت
رگ بریده ، دهان باز کرده و ریخت
افق دراز
دراز
دراز لخته لخته ، دراز مذاب
زنی در اصطکاک تاریکی
به شکل تازه ای از شب رسید
ستاره ای رسیده ، در ته خود چکه کرد
صدایی ، از سرعت پرسید
کجا ؟
کجا ؟
اما جواب ،
گذشتن بود
و در گریز اسب سیاه
سرعت پیاده می رفت
سرعت ، صف درخت بود
که می ماند
(از مجموعه شعر دلتنگی ها)