شعری از محمد همتی
چهار فصل
فصل اول:پاییز
باران خانه ها را پاک می کند
فرشته ها در مکانهای مسقف
لی لی بازی می کنند.
فصل دوم:زمستان
تمام سعیمان را کردیم
سطرها را برف پوشانده بود
ناگزیر
ناخوانده از این فصل گذشتیم.
فصل سوم:بهار
فصل سوم در اسباب‌کشی گم شد
و درخت‌ها حیران
میان جامه سبز یا سپید
سیاه پوشیدند .
فصل آخر: زن بودن
در فصلی بدون واو
داستان لیلی و مجنون را
هیچ کس باور نمی‌کند.
