رفتن به بالا

  • از مجموعه ی «تو را از میان تمام اتفاقات جهان برگزیده ام»/ رضا عصری

    از مجموعه ی «تو را از میان تمام اتفاقات جهان برگزیده ام»     رضا عصری کدام شيرين تر است؟ خانه ای که در آن پرنده بخواند يا پرنده ای  که در خانه بخواند ؟ --- کابوس ِ تلخی ست بيدار شوی وُ ببينی جهانی به خواب رفته است . ------- من در باد به ريسمان تو ايستاده ام اينکه می لرزم از سوز... دليل خوبی برای بريدن نيست ...
  • دو شعر از هدی قاسمی

    دو شعر از هدی قاسمی شعر اول:   مثل ممنوعیت ساحل به ماهی مثل ممنوعیت نور به سایه مثل ممنوعیت باد به شمع به آرامش ممنوع تو محتاجم و ... ممنوع!   شعر دوم: شرط می بندم این بار مقصر، خداوند است که تکلیف آوارگی های من مشخص نیست!؟ وقتی باران درست روی موهای تو درست روی موهای تو یاد هنرنمایی هایش افتاده ... یا این باد باد موذی آبان اصلا خودت بگو لای موهای تو چه جای لانه گزینی ...
  • کوتاه برای دخترکان کوبانی/ خالد بایزیدی دلیر

    کوتاه برای دخترکان کوبانی خالد بایزیدی دلیر شعر اول: دخترکان کوبانی! گیسوان نمناک شب را شانه می کنند وسپیده دم نیز.... تاشبی دیگر خودرابه گلوبند خورشید می سپارند شعر دوم: ماه! درنگاه دخترکان کوبانی تخم می کارد و روح سبکبال شان را درآسمان کوبانی چون کبوتری سپید رها می ...
  • دو شعر از نعمت مرادی

     دو شعر از نعمت مرادی  شعر اول: دوستت دارم را تقدیم به خودم می کنم بخاطر تمام شب های بی سیگاری ام شب های که از سقف اتاقم درد می چکد وبا عنکبوت اتاقم تا خود صبح روی فلسفه شطرنج بازی می کنیم... وبه لب های پنهان نیچه شک می کنیم روی همین پنجره غمگین همین شیشه بخار گرفته با انگشتم زنی را می کشم که دوستم ندارد رابلد است دیوارها ی همین اتاق از صدایش تشنج می گیرند من /دیوار ...
  • شعر از مهمت باشاران ترجمه : سینا عباسی هولاسو

    شعر از مهمت باشاران  memet basaran ترجمه : سینا عباسی هولاسو او در سال 1926 در " جیلان کوی " ترکیه به دنیا آمد. وی در سال 1943 آموزش ابتدایی را در انستستوی روستای " کپیر تپه " و آموزش عالی را در انستیتوی " حسن اوغلان " در سال 1946 به پایان رساند. مهمت با خاتون بیر سن یاشاران که در انستیتو آشنا شده بود ، ازدواج کرد. در سالهای 1950 تا1960 زمانی که ادبیات به صورت جدی در حرکت بود او به عنوان یکی از ...
  • شعری از فتی معطوفی (م.کیوان)

    شعری از فتی معطوفی (م.کیوان) شالو شاپکوم   شاپکو، شاپکوم                            کو کلاه شاپکوم؟! امشب بیرون بایه دست شالو-                              بایه دست پالتوم +++++++ اضافی ست، شاپکوم به آتیش می زنم، خیلی آروم                             بعد آن پالتوم زیادیست رو دوشم                     شالو پالو، این کلاه شاپکوم +++ امشب تا ...
  • شعری از علی قربانیان

    شعری از علی قربانیان   یک سرفه ی زمستانی   و به خس خس می افتد  قارقار محبوس در سینه یک شعر تمام سپید  روی زمین افتاده است یک شاعر تمام سیاه روی شعری یخ زده با بال های بی جان راه می رود یک خس خس شاعرانه یک قار قار محبوس کلاغ ها شاعرانه ترین ...
  • شعری از حمزه مومنی

    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA ...
  • شعری از فیلیپ سوپو ترجمه: شادی سابُجی

    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA ...
  • شعری از اندیشه شاهی

    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in ...