شعری از اندیشه شاهی

شعری از اندیشه شاهی شعری دیگری بگو که انجا کمی زیبا، با لبخند گشوده خوابم را تصویر میبخشم حالا تو کابوس هایم را به رویا های زیبا مبدل کن که جاده های تاریک جامعه ترجمه ی رویا هایم را نمیداند همچو گرمای باران انسانیت در فصل تابستان ناگهان خوشبحتی، امید، زندگی،عشق،زیتون،هیزم،حقوق و و و دوباره […]