شعری از اکتاویو پاز ترجمه: ناصر تنها

شعری از اکتاویو پاز ترجمه: ناصر تنها   دستی،مال چه کسی؟ پوستی آبی، ناخنی سرخ با تخته رنگ دردست. و دست آینه اش می گرداند و در آینه تجلی چشمانت و چشمانت درخت و مه و تپه می شود کوره راهی که میپیچد بین دو صف تلمیح و کنایه ازاین کوره راه به دهانت میرسم […]