شعر دیگر(اندوه نور)/ حسین خلیلی، مهدی یزدی و هلیا رهنمایی

تن می زنم به ابر و در سینه ام _ داغ نم نم باران یک روز مه گرفته است آنهمه نیست شکوفا تر از همیشه بود که باکی‌م نیست گریه کنم برای تو می‌گفتم به آسمان چه رنگی بیاویزیم که دوسترک داشتی پیشانی ام پیله ی شکافته باشد پس نقابی برای چهره های تو به […]