شعری از سولماز نراقی

شعری از سولماز نراقی

 

پیامبر حشرات

 

من پیامبر حشراتم

پیامبر تخته سنگ های لهیده

پیامبر خواب چپ و دنده یِ راست

پیامبر تصاویر سخنگو

و لحن های مصور

رسالت ام تزریق شکلات در جان انسان معاصر است

من شهرزاد ناتمام ام

ابر دامن پوش

ماه بی چادر

روح شفاهی بادم

مردی می طلبم وزیدنی

که صورت مکتوب وحی را از اوراق ام زایل کند

و خصوصیات اخلاقی گیاهان را

روی هم بنشاند

او یار و یاور من

پاره یِ تن من خواهد بود

هر که او را دوست بدارد مرا دوست داشته است

و هر که مرا دوست بدارد

شکلات را و چمن را

رودخانه را و آهو را

من پیامبر حشراتم

پیامبر نوزادان نصفه کاره

و عقل های نارس

ای کسانی که ایمان ناورده اید

زمانه از زمانه به تنگ است

یکی می آید

یکی می رود

رگ های زن،

آبستن ولادتِ ماهی

 

من پیامبر حشراتم

پیامبر اتوبان های تنگ مورچگان

پیامبر نیش پشه که قادر است

فرمان خداوند را از رگ های من مکیده

بمیرد برای ابد

روح شفاهی بادم من

شهرزاد ناتمام

مردی می طلبم وزیدنی

بر ابرهای دامن پوش

بر ماه های بی چادر

ای کسانی که ایمان ناورده اید

من پیامبر حشراتم