رفتن به بالا

  • دو شعر از نادر احمدی (شعر افغانستان)

    دو شعر از نادر احمدي شعر اول شب در خيابان تاين آرام تر شده است خواب عميق خاكستري اش روي برگ ها و چمن ها ديده مي شود دلتنگي اش را مي شود لمس كرد ديوار سفيدي است كه مورچه ي كوچكي را لو مي دهد خانه ي رو به رو با كركره هاي كشيده اش مثل گربه ي مغمومي زانوهاي خود را بغل كرده است "جاش" با همان دندان شكسته ي بالايي كه لهجه اش را غليظ تر مي كرد از اين جا رفته و توله سگ ...