«مرد لال» داستانی از شروود اندرسون ترجمه: فرناز رحیم‌خراسانی

داستانی هست-نمی‌توانم بگویم-چه بگویم. داستان را تقریباً فراموش کرده‌ام. اما بعضی وقت‌ها یادم می‌آید. داستان درباره سه مرد درون خانه‌ای در یک خیابان است. اگر می‌توانستم کلمات را به یاد بیاورم، داستان را سر می‌دادم. آن را در گوش زنان و مادران نجوا می‌کردم. در خیابان‌ها می‌دویدم و بارها تکرارش می‌کردم. زبانم بی‌اختیار می‌شد و […]