فوتوشعر شماره ۸/ احمد بیرانوند
فوتوشعر شماره ۸[۱]
متن و شعر: احمد بیرانوند
عکس از: مریم احسانی
سوژۀ غایب
به مریم گفتم: سوژه مرکز عکس است؟
یعنی در کادر، در چارچوب ما به دنبال تمام حرف هستیم؟ قاب عکس، قاب حرف میشود؟ آیا در سوال، سهمی از جواب نیست؟! این که همه چیز محدود است به خودش، بر من پوشیده نیست اما آیا بر خود سوژه هم، سوژه بودنش پوشیده نیست؟!
من با سوژه حرفی در قاب ندارم؛ هنر من بیرون قاب است که بیننده خارج از متن تصویر، خواننده می شود آنچه را با او پیش از این ناخونده گذاشته بودم. سوژه در عکس من نیست؛ در ذهن است میان دو فاصله؛ فاصله میان چیزی که می بیند و چیزی که نمی بیند. مخاطب را می گویم که نابیناست و من با عکس برایش بینایی می بافم؛ مثل خیال.
عنوان:
بال معذب
متن:
محجوبم به آنچه از من ماندهای
تصور تو
اگر پرواز
پابندم اینجا
جایی که خاک
نشیمن خوبیست.
دیوار را به آسمان ببر
مرا به خاک! مرا به قاب!
حاشیه:
کسی که نیست همیشه رفته است.
همیشه، قید نبودن!
نام عکس از نگاه عکاس:
مرگ
[۱] – فوتو شعر، تنها یک عنوان ترکیبی برای نمایش عکس و شعر در کنار یکدیگر نیست؛ برانگیختگی واژه هایی است که از یک عکس سرشارند و روایتی دیگرگونه و مستقل از نگاه عکاس را می سازند. دراین هم نشینی، تصویر و کلمه به درک و لمس فضایی متفاوت از خود خواهند رسید و سپس با گذار از یکدیگر به شکل نخستین خود بازخواهند گشت. با این تعریف، هر عکس در کنار عنوانی که عکاس بر آن نهاده است، با نامی متفاوت از سوی شاعر نیز دیده خواهد شد و شعر در دو بخش “متن” و “حاشیه” به آنچه که در چهار گوشه ی داخلی عکس جاری است و نادیدنی های که به بیرون از این گوشه ها گسترانیده شده اند، خواهد پرداخت.
گزارش اختتامیه جایزه شعر تجربه گرا
اتفاقاتی نو در اختتامیه دومین دورهی جایزۀ شعر تجربهگرا (آوانگاردها)
اختتامیه دومین دورهی جایزۀ شعر تجربهگرا (آوانگاردها) در کتابفروشی بوکلند مجتمع پالادیوم در حالی برگزار شد که به گفته دبیر جایزه، احمد بیرانوند، سایت آوانگاردها اعلام حضور جدیدی داشت:
تبدیل جایزه آونگاردها به جایزۀکتاب شعر سال
۱ـ شاعران آوانگارد ایران، هیأت علمی سایت آوانگاردها میشوند:
سایت آوانگاردها در اقدامی تازه پس از گذشت چهار سال از فعالیت سایت، مجدانه به تخصصی کردن گرایشهای ادبیات آوانگارد میپردازد. در همین راستا شاعران تأثیرگذار امروز ادبیات ایران هیأت علمی سایت را برعهده خواهند گرفت.
شمس آقاجانی، محمد آزرم، لیلا صادقی، علی قنبری، رویا تفتی و شیوا مقانلو(در هیأت تحریریه) نظارت بر مطالب، جهتدهی به اهداف سایت و افقهای جایزهی ادبی را در دستور کار قرار میدهند و با رویکردی نو مسیر تازۀ سایت را ترسیم خواهند نمود. در اولین گام جایزه شعر آوانگارد به جایزه کتاب شعر سال تغییر یافت.
۲ـ رونمایی از دوماهنامه آوانگاردها:
سایت اینترنتی آوانگاردها به مجله اینترنتی تبدیل خواهد شد که به صورت دو ماه یکبار مقالات و آثار تخصصی شعر را پوشش خواهد داد. شماره اول این مجله همزمان با اختتامیه دومین دوره جایزه شعر تجربهگرا منتشر شد. بخش اخبار، یادداشتها و معرفی کتاب در این مجله به صورت هفتگی بهروز خواهد شد.
۳ـ داوری و نتایج دومین دورهی جایزه شعر تجربهگرا:
بیش از ۲۵۰۰ اثر به دبیرخانه سایت آوانگاردها برای شرکت در جایزه شعر تجربهگرا ارسال شد که با کمک و بازخوانی شاعران جوان و پیگیر شعر معاصر: الهام حیدری، کتایون ریز خراتی، سمیه طوسی، احسام سلطانی و …غربال گردید.
داوری نهایی توسط شاعران و منتقدین: هوشنگ چالنگی، شمس آقاجانی و گراناز موسوی صورت گرفت. این در حالی بود که با اینکه نفرات برتر به صورت مشخص از طرف داوران اعلام نگشتند اما براساس امتیازات، سه نفر شایسته تقدیر شناخته شدند: سهیل نصرتی از گرگان، میلاد کامیابیان از تهران و مجید موسوی از اصفهان شاعران تقدیری این جایزه بودند.
در برنامه اختتامیه ده نفر از راهیافتگان به مرحله نهایی در حضور شاعران و نویسندگان مطرحی چون هوشنگ چالنگی، شمس آقاجانی، محمد آزرم، لیلا صادقی، علی قنبری، رویا تفتی و شیوا مقانلو و… به شعرخوانی پرداختند.
از این شعرخوانان جوان می توان به نسترن اخلاقی، میثم خالدیان، مجتبی نهال، هوشنگ گراوندی، گیتی شمسی، محمد عجم حاجمحمدی و … اشاره کرد.
۴ـ شعرخوانی هوشنگ چالنگی و قرائت بیانیه هیأت علمی توسط لیلا صادقی:
در آغاز مراسم شاعر پیشکسوت شعر معاصر، هوشنگ چالنگی به شعرخوانی پرداخت و در مورد شعرهای ارسالی به جایزه ادبی صحبت کرد.
در ادامه لیلا صادقی از طرف هیأت داوران به سخنرانی پرداخت و ریشههای آوانگاردیسم و جلوههای آن در شعر آوانگارد ایران را به صورت اجمالی مورد بررسی قرار داد.
۵-گزارش جایزه و رویکرد جدید سایت
احمد بیرانوند دبیرجایزه شعر تجربهگرا و مدیر سایت اوانگاردها به جمع بندی برنامههای آتی سایت پرداخت و میل به تخصصی شدن و برخورد جریان شناسانه ای را که سال ها پیش در دوره اول جایزه وعده داده بود، در آستانۀ تحقق دانست.
۶ـ تقدیر از شاعران پیشگام شعر آوانگارد ایران:
یدالله رویایی و رضابراهنی
محمد آزرم از طرف هیأت علمی اقدام به اعلام دلایل انتخاب چهرههای شاخص شعر پیشرو ایران پرداخت که در آن یدالله رویایی و رضا براهنی مورد خطاب قرار گرفته بودند.
لوح و تندیس آوانگاردها توسط آقایان هوشنگ چالنگی، شمس آقاجانی، علی قنبری و محمد شیروانی به خانواده این شاعران پیشرو اهدا شد و در ادامه علی قنبری اقدام به خوانش متن لوحها نمود. طراح تندیس ها خانم مریم احساتی عکاس و گرافیست است.
۶ـ تندیس، لوح تقدیر و جوایز نفرات تقدیری توسط خانمها لیلا صادقی، رویا تفتی و شیوا مقانلو به برگزیدگان تقدیم شد.
طراحی لوح و تندیس آوانگارد را مریم احسانی(گرافیست -عکاس) به عهده داشت.
فتوشعر شماره چهار (نور فهمیده)
شعر و متن: احمد بیرانوند
عکس: مریم احسانی
این بار با مریم احسانی بر سر بحث نور مجادله داشتیم که عکسش را گذاشت وسط و من دیدم باید از نور بگویم که با هم می خوانیم:
«نور فهمیده»
نمی دانم برای یک عکاس نور از چه اهمیتی برخوردار است. یعنی می دانم اما نمی توانم پشت دوربین تمام عکاسان دنیا بروم و ببینم نور را چگونه می بینند… ببینم از نور چه می خواهند یا چه چه چیزی نمی خواهند.
گاهی برای یک عکاس، نور روز کافیست، گاهی منابع نور دیگری نیاز است، گاهی ماهیت سوژه تمام کارکرد و ارزش نور را رقم می زند.
در عکس مورد نظر من، این نور است که عکس را با خود می برد. یعنی می گوید:
من چیزی ورای عکسم، چیزی ورای شعر. نوری که قاب عکس را برنمی تابد و به دنبال حیات مستقل است و تو تلاش می کنی سوژه ات را به نور سنجاق کنی و بگویی شیء مرده، در کنار نور زنده می شود. شبیه الله النور و السموات و العرض. انگار که جهان را برای اهل نظر، با فتوشاپ نور اضافه پاشیده باشند.
نور بافت نیست. رنگ هم نیست. تاکید است. یعنی این جا، جایی است که من اندیشیده ام. یا به عبارتی بیشتر اندیشیده ام. یا باز به عبارتی دیگر، جایی که من اندیشه ام قد نمی دهد.
وقتی نور زیاد می شود یعنی عکاس نمی فهمد.
یعنی چیزی در آن جا بوده که او و دوربین کم آورده اند.
اما وقتی نور کم است یعنی عکاس می فهمد و مخاطب است که نمی فهمد.
نور مرز فهم عکاس است از نافهمی بیینده.
نور چیزی است که دوربین دریافته است و بین فهم عکاس و مخاطب در آمد و شد است…
این ها را فقط سربسته گفتم تا بدانی نور برای فتوشعر حکایتی متفاوت در پیش دارد که باز هم خواهم گفت …
…ادامه دارد
فتو شعر شماره چهار:
عنوان:
مرخصی پوست
متن:
پوستش را که می اندازد
مادر
رِحَمش را آویزان می کند.
و می گوید:
وقت استراحت تن کجاست؟
آیا حوض
دریا می شود
که تمام شوم؟
حاشیه:
زنی که پشت پرده است، شکل فراموشیست.
و تمرین می کند که شکلش فراموش شود.
عنوان عکس از نگاه عکاس:
توی موج تن