شعر آزاد هرمز علیپور/ مظفر رویایی

هرمز علیپور to me بگیر که نوعی از دلتنگی در خطی از یک شانس ازدسترفتهای هدیهای که قدر ندیده گم گردد از دیدگانی که آرزوها کرد به تعطیلی بکشد به یکدفعه تمام حسها آنهم به بعد حضوری که چهره به چهره بعد برسد ظهور لحنها و گریههایی که دور میخواهد آدمی را از نور و نظر […]
از برونریزیهای آن مرد (خودنگاریهای هرمز علیپور)

. . . . زندگي خود نوشت خود با خود … از تنهايي چيزي كه ميتوانم به اطمينان بگويم اين است كه من هرمز عليپورم . در اسفند 1325 شمسي به دنيا آمدم. در خانوادهاي فكر كنم پرجمعيت. پدر و مادر و هشت فرزند. پدرم كه آدمي بسيار با صداقت بود و شريف و قُلدر […]
چند یادداشت پیرامون شعر هرمز به همت بهنود بهادری و قلم داوود مالکی و رضا روشنی

. . . . شاهدی امین (نگاهی کوتاه بر قله های شعر هرمز علیپور) ((در صبح دشت چون جان ماست این بوته های رو به رو که بسته و تنک است و من اسبان را به شهادت گرفته ام وین صحبتی را که شعله پوشانده است.)) اعتراف کردن، شکستن عرف است. معترف عرف را می […]