شعری از زینب برزگری (…که والضحی)

شعری از زینب برزگری نقش ِ سماع  در رخ ِ سحر که والضحی   همیشه حرفی برای نگفتن داری؟ مثل شهامت ِ بخشیدن داری؟ دستم گرم ِ گوهری خورشیدی حرفی برای ِ عشق سنجه ی طاق ابرو نیست برادر نهان گاه دریدن نیز نه آنچنان است که می ستایمش آنچنان است که بایسته امش… که […]