گفتمان ابداع و افق های نامکشوف/ د.محمد رحیمیان

گفتمان ابداع و افق های نامکشوف

این است اولین آزمایش اگر واقعاً ما مردمان بیدار و علاقه­مند هستیم

به بهانه­ انتشار مجله ادبی-هنری «شی»

د. محمد رحیمیان

دوشنبه یازدهم تیرماه سال یکهزار و سیصد و بیست و چهار شمسی، «نامه­ هفتگی کوهستان» – سال اول، شماره نوزدهم-،  با مدیر مسئولی دکتر اسماعیل اردلان، یادداشتی را با عنوان «پیرامون ادبیات کوردی» به قلم استاد عبدالرحمن شرفکندی (ماموستا هه ژار)منتشر کرده است که نویسنده در آن از اهمیت جایگاه پژوهش و تحقیق در فرهنگ و ادبیات ملل از جانب روشنفکران ممالک متمدن سخن گفته و به انتشار مجله­ کوردی «ده­نگی گیتی تازه» از طرف بریتانیا در بغداد و در گیرودار جنگ جهانی دوم و انتشار مجله «ریی تازه» در روسیه اشاره می­کند. نویسنده در این یادداشت کوتاه از برادران پارسی زبان گله­مند است که هیچ اطلاعی از ادبیات کوردی و شاعران آن ندارند، در حالی که کشورهایی مانند انگلیس و روسیه مباردت به انتشار نشریه­ی کوردی درباره­ زبان و ادبیات کوردی می­نمایند و می­پرسد اگر روزی یک نفر انگلیسی یا روسی از ادبای طراز اول تهران درباره­ مولوی هه­ورامانی، ناری مریوانی، قانع، حریق مکری و دیگرانی که ایرانی­اند و اشعاری نغز و دلکش سروده­اند، بپرسد، این روشنفکران و ادیبان ایرانی در پاسخ آن مستشرق چه خواهند گفت؟پس از این هشدار وی از ضرورت گفتگوی فرهنگی میان مرکز و پیرامون و اقوام سخن به میان می­آورد و ضرورت ایجاد تسهیلات برای چاپ و نشر آثار ادبی را مطرح می­نماید تا از طریق آن جهانیان با ذوق و قریحه کوردها آشنا شوند. استاد هه­ژار برای شکوفایی فرهنگ و ادب کوردی پیشنهادهایی ارائه می­کند و از ضرورت تهیه­ اساس­نامه­ای در خصوص این موضوع در هفته­نامه سخن می­گوید و یادداشت خود را با نکته­ی مهمی به پایان می­برد: «بنابراین علاقه­مندان می­توانند از این ساعت در این باب با ما مکاتبه کنند. اداره­ نامه­ کوهستان برای اینکار شعبه­ مخصوصی باز کرده که پیشنهادات و مکاتبات را با کمال میل و افتخارمی­پذیرد. این است اولین آزمایش اگر واقعاً ما مردمان بیدار و علاقه­مند هستیم. میزان لیاقت و استعداد خود را به عموم نشان خواهیم داد و اگر هم نالایق و موجب توسری­خوری هستیم آن را دیگر نباید بر دیگران خرده گرفت. ملت نالایق حق حیات ندارد و باید از میان برود».[۱]

اکنون ۷۱ سال از انتشار این نامه می­گذرد. نامه­ای که در نوع خود و به ضرورت روزگار و به لحاظ تاریخی می­توان آن را مانیفستی برای ترقی و تعالی زبان و ادبیات کوردی قلمداد کرد. مطابق تحلیل این نامه اگر امروز پس از هفتاد و یک سال، علیرغم محدودیت­های تاریخی و انواع تنگناها، ما دارای کتاب و روزنامه و مطبوعات کوردی هستیم، لابد ملتی لایق و دارای حق حیاتیم. حیاتی که خود را نه در زیست بیولوژیکی بلکه در المان­های فکری و فرهنگی نشان می­دهد.

نامه­ هفته­نامه کوهستان، نمودی از این واقعیت است که ما در قبال تاریخ و وضعیت مدرن خود،  واجد یک خودآگاهی با رویکرد قومی و ملی بوده­ایم و ضرورت زمان را دریافته­ایم. هفتاد و یک سال پیش از این، در مانیفستی هه­ژارانه، ضرورت مطبوعات، نوشتن، انتشار، خواندن و ضرورت گفتمان جدید بیان شده است که طبق آن یک ملت و روشنفکرانش در مقابل یک آزمایش بزرگ در مرز میان ماندن و از میان رفتن قرار گرفته­اند. این هفته­نامه تا چند شماره ادامه داشت و چه تعداد از مردم و اهل فن به پیشواز سخن هه­ژار رفته­اند در جای خود قابل تحلیل است اما آنچه در این نامه حائز اهمیت است، توجه به حکمی تاریخی است که از جانب یک نویسنده، شاعر و مترجم نامدار صادر می­شود و پیشینه­ای فکری را برای اکنون مطبوعات ما فراهم می­کند. پیشینه­ای که همراه با آگاهی از وضعیت و واقعیت خود است. شرایطی که در صورت عدم درک آن، گریزی از نابودی و اضمحلال نیست. این عبارت هانری کربن که می­گوید:«آدمی نمی­تواند خود را از گذشته آزاد سازد، بی­آنکه خودِ آن گذشته را آزاد ساخته باشد»، ما را با این پرسش مواجه می­نماید که آیا گذشته­ خود را آزاد ساخته­ایم؟ پرسشی که ممکن است گمان­هایی را در خصوص چیستی یا حتی موجودیت گذشته در ذهنمان پدید آورد. با فرض رهایی از چنین تردیدهای جدی تاریخی، ممکن است بپرسیم چگونه و تا چه اندازه­ای خود را از گذشته آزاد ساخته­ایم؟

رهایی گذشته و به تبع آن رهایی خود، مسئولیت مدرنی است که به ما وانهاده شده است. مسئولیت آگاهی از وضعیت خود، مسئولت آگاهی­بخشی، مسئولیت تبیین خودآگاهی دوران، شفاف­سازی وضعیت اکنون خویشتن، ارتقای  هشیاری اجتماعی و فرهنگی، درک ظرفیت­های خویشتن به مثابه یک انسان کورد در اکنون جهان، تبدیل خویشتن به امر اثبات­پذیر، تصدیق خود­آگاهی جمعی، ایجاد اعتماد به نفس اجتماعی و تاریخی و ایجاد یک فدراتیو فکری برای برساختن یک تشخّص قومی و ملی. و این همه از طریق یک گفتمان میسر می­شود. گفتمانی که از طریق آن بتوانیم در اکنونِ خود مأوی گزینیم یعنی در تاریخ خود سکونت یابیم و از قِبَل آن هست­مندی خویشتن را ادراک نماییم و به اثبات آن مبادرت ورزیم.

سکنی­گزینی اکنون ضرورت روزگار ما در عصر امحای سکونت­ها و عصریست که «هرآنچه سخت و متصلب است دود می­شود و به هوا می­رود».درک مضمون هیدگری سکنی گزیدن در زبان و تقرر یافتن در وجود، تقرر در حیات فکری، در اندیشه، در رسانه، در انتشار، در روزنامه و در مجله. تقرر در گفتمان «شی». یعنی گفتمان واژه و زبان، گفتمان ابداع و افق­های نامکشوف.

نامه­ی هفته­نامه­ کوهستان همراه با تاریخ یکصد و بیست ساله­ مطبوعات کوردی، اشاره­ای است به تلاشی پرفراز و نشیب برای سکنی­گزینی. انتشار دومین شماره­ مجله­ تخصصی «شی» با نامه­ فریا یونسی در جایگاه سردبیر آن با عنوان «نامه­یه­ک بو نووسه­رانی کورد» (نامه ای به نویسندگان کورد) و دعوت به تأسیس­ آکادمی موازی، و انتشار «مانیفست ناشوین» دکتر مسعود بیننده، اوج این تلاش­ها و درک درست زمانه و زمینه­های سکنی­گزینی است. تبیین، یادآوری و پذیرش مسئولیت مدرن، عمل به آن و دعوت از جامعه­ فکری کوردستان برای قرار گرفتن در ساحت وجود و تقرر یافتن در زبان یعنی در هستی اکنون خویشتن.

مجله­ «شی» با دورنمای انتشار یک نشریه­ آوانگارد و تخصصی با هویت و تشخص مطبوعاتی کوردی، با درک درست وضعیت کنونی و جایگاه زبانی و فرهنگی و ضرورت­های تاریخی و با رویکردی   متمایز و خلاقانه، جامعه­ی روشنفکری کوردی را در معرض آزمایش قرار داده است. انطباق معنی­داری  میان نامه­ی کوهستان و نامه­ی «شی» وجود دارد که ضمن مشابهت درک تاریخی شرایط و یادوآری اقدام و عمل به مسئولیت فرد فرد نویسندگان و اهل اندیشه و خوانندگان، تمایز، تحول و تفاوت تاریخی و فلسفی این دو برهه را نیز نشان می­دهد.

«شی» اشاره­ای است به گفتمان ابداع و ابتکار، تصدیق تمایز و تنوع، تبدیل خویشتن از امری ابژکتیو و منفعل به سوژه­ای فعال برای صدور احکامِ بودن و ماندن و سکنی گزیدن در جهان. ترسیم افق­هایی برای روزنامه­نگاری، مقاله­نویسی، تأمل و پرسش و تردید و اندیشه در بوم­زیست فرهنگی کوردی. تبدیل صیرورت و شدن تاریخی ما به اندیشه و سکنی گزیدن در واژه، در زبان و در شدن برای فعلیت و تشخّص یک ملت در متن جهان.

«شی» همچون موارد انبوه دیگر در حوزه­های فکری و فرهنگی، ما را در معرض آزمایشی دیگر قرار می­دهد که بنابه سبک و ساختار خود، جزو نخستین­هاست و این عبارت استاد هه­ژار را فرایاد می­آورد: «این است اولین آزمایش اگر واقعاً ما مردمان بیدار و علاقه­مند هستیم».

[۱]– حوسین، هیمداد، روژنامه­وانی کوردی، هه­ولیر: ئاراس، ۲۰۰۸، ل: ۱۳۳