نگاهی بر تألیفات غلامرضا عمرانی در حوزه ادبیات منثور سیستان/ دکتر حامد صوفی

نگاهی بر تألیفات غلامرضا عمرانی در حوزه ادبیات منثور سیستان
دکتر حامد صوفی

پس از انتشار موفقیت آمیز مجموعه کتب «گویش سیستان» به قلم غلامرضا عمرانی که به بحث سیستماتیک در حوزه زبانشناختی گویش سیستان می پرداخت، اینک نوبت به انتشار سری دوم از تألیفات این نویسنده گرانمایه رسیده است: «ادبیات سیستان». در دو جلد اول این کتب، به طور اختصاصی به مسائل مرتبط با ادبیات منثور سیستانUntitled-1 (با تمرکز بر داستان های اصیل سیستانی تحت عنوان «آسوکه») مواجه می شویم.
عمرانی در مقدمه این دو جلد مباحث ارزشمندی در ارتباط با تعاریف و تمایزات مرتبط با آسوکه مطرح می سازد و در این راستا از دریچه ادبیات مدرن داستانی، پژوهشی بر درونمایه این سبک از آثار منثور سیستان ارائه می دارد. بررسی منشأ و زادگاه آسوکه و همچنین چگونگی گرداوری این آثار از جمله مباحثی است در ادامه پی گرفته می شود.
کتب مزبور در نگاه اول تلاشی است در جهت ضبط و بسط روایت های اصیل سیستانی. آسوکه ها بر پایه رسم الخط بین المللی IPA تدوین شده و ترجمه های مترتب بر آنها نیز به روش تحت اللفظی صورت پذیرفته است. عمرانی در پانویس و ضمایم روایت ها به شرح دقیق تر الفاظ و اصطلاحات دشوار نیز همت گمارده است. لازم به ذکر است در این سبک از ترجمه، تعمدی در کار بوده است؛ عمرانی در توصیف جنبه های زبانشناختی ترجمه خویش چنین می آورد: “… غرض نگارنده تنها نقل محتوای داستان نبوده است؛ بازنمود نحوه شکل گیری محور هم نشینی گروه، جمله و بند و در نتیجه ساخت جمله های پی در پی یکی از دغدغه های اساسی نگارنده را تشکیل می داده است؛ به همین دلیل کوشیده است ساخت گویشی جمله اصلی حفظ شود و برگردان های فارسی رسمی تابع گویش باشند.” در حقیقت حسن بزرگ ترجمه عمرانی را می توان به جنبه های آموزشی آن نسبت داد؛ فراگیران زبان سیستانی و سیستانیانی که در پی تقویت ابعاد زبانی خویش هستند به راحتی با ساختارهای اصیل زبان سیستانی در سطح جمله آشنایی و تسلط هر چه بهتر می یابند.
عمرانی در شیوه روایی این دست از ادبیات منثور سیستان سبک خاصی را اتخاذ نموده و به نظر می رسد به جنبه هایی فراتر از مرزهای ادبی و روایی چشم داشته است. خواننده در نگاه نخست با آسوکه هایی مشروح و مفصل مواجه می شود. در این خصوص باید به این مسئله اشاره داشت که دو جلد مزبور در حقیقت نخستین تلاش های سیستماتیکی است که تاکنون به نشر ادبیات منثور سیستان پرداخته است. مؤلف در کنار محتوای روایی، ذخایر واژگانی عظیمی را در برابر مخاطب قرار داده است. در جای¬جای این کتاب با واژگان، الفاظ و اصطلاحات اصیل و جالبی مواجه می شویم که ممکن است به گوش بسیاری از کودکان و جوانان سیستانی نا آشنا و غریب بنماید. از این رهگذر می توان بر ارزش های این کتاب در حوزه احیاء و بازسازی زبان سیستانی اشاراتی داشت. بی شک یکی از دغدغه های جدی در حوزه توانمند سازی زبان سیستانی، فقر ادبیات منثور می باشد. اصول روایی آسوکه های گرداوری شده توسط عمرانی به نحوی است که می تواند خلأ مزبور را تا به حد زیادی برطرف نموده و منابع غنی مطالعاتی را در اختیار پژوهشگران و علاقمندان به نوشتار سیستانی قرار دهد.
نکته جالب در تلاش های مرتبط با مستندسازی زبان سیستانی در این مسئله بنهفته است که در شرایطی که با تعدد و تکثر انواع فرهنگ های لغت مواجه هستیم (که اگرچه در نوع خود بسیار ارزشمند بوده و در خیزش مدرنیزاسیون زبان سیستانی بسیار اثرگذار بوده اند) با این حال مجموعه آثاری که به اصول نوشتار و نثر سیستانی می پردازند بسیار اندک بوده است. سبک عمرانی در تقریر آسوکه ها به نحوی است که بن مایه های اساسی مرتبط با اصول نگارش به زبان سیستانی را در اختیار علاقمندان به این حوزه قرار می دهد.
از این رهگذر می توان به یکی دیگر از برجستگی های دو جلد اول از مجموعه کتب ادبیات سیستان نیز اشاره داشت: بهره برداری گسترده از واژگان انتزاعی سیستانی. منظور از واژگان انتزاعی، آن دست از کلماتی است که ناظر بر مسائل غیرمادی بوده و نمی توان مدلول آنها را با حواس پنج گانه درک نمود. به نظر می رسد واژگان انتزاعی در هر زبانی با سرعت بیشتری نسبت به واژگان مجرد مورد زوال و انقراض واقع می شود. در ارتباط با زبان سیستانی این مسئله از حیث اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. تنها کافیست از جوانان سیستانی بخواهیم احساسات عاشقانه، عاطفی، منطقی و تحلیلی خود را به زبان سیستانی بیان دارند؛ نتیجه چیزی جز ادای لهجه ای از زبان فارسی نخواهد بود. به نظر می رسد به همین دلیل بوده است که زبان سیستانی به طور مکرر با بی مهری پژوهشگران مواجه می شده و از آن به عنوان لهجه ای از زبان فارسی یاد می شده است. اگرچه غلامرضا عمرانی نیز در تألیفات خود صراحتاً به گویش سیستان اشاره می دارد با این حال به نظر می رسد دستکم نتایج پژوهش های وی در حوزه زبان و ادبیات سیستان راه را برای توانمندسازی زبان سیستانی هموارتر نموده و با تکیه بر تألیفاتی این چنین می توان پیش بینی نمود در آینده از گفتار مردم سیستان با عنوان زبان یاد شود.
اتخاذ رسم الخطی اصولی و کارامد می تواند در جهت شخصیت بخشی زبان سیستانی اقدامی مثمر ثمر باشد. عمرانی در تألیفات خویش خطر نکرده و کلیه عبارات و جملات سیستانی را بر اساس رسم الخط بین المللی IPA‌ تدوین نموده است. به برگردان چند بخش از دو جلد اول کتاب ادبیات سیستان بر اساس رسم الخط شهنازی (که نخستین بار در جلد اول از کتاب ارزنده جواد شهنازی با عنوان «فرهنگ گویشی سیستان؛ خنج» ارائه گردید) توجه فرمائید:

ای دِگ¬وه¬رُو ام جنْگرِ کلچلْخُونِ جونِ¬مرگِ نبُو که جُمّاز مِی¬که نو جولو مِی¬دا نو ایچ که ره وه دماغ خوا ندشت؟
از زِیر پویو پورِه پُور کرده نکنه؟
گرگ دال¬باز گده لِی دسْکَه که.
آلا سرخ کرده بالِی قُشان و سپا که اله؛ برَه اِنکین اِشنه ورْغنِه از رُو زمی.
ته دِیرِ خوا کلْمُوت اَفتیده نو نمتره ته اتّا گوش خوا شور دیه.
کتّوکتّو دِی¬دِی مِی¬رَفتِه نو اَدیث مِی¬کرده از مِیمونیِی کنجه ایچ-کس-ندا.

به نظر می رسد ویرایش مجدد مجموعه کتب گویش و ادبیات سیستان بر اساس رسم الخطی واجد حداکثر انطباق با اصول آوانگاری فرهنگستان زبان فارسی (به دلیل سهولت قرائت آن برای کلیه فارسی زبانان) بتواند دیوار بلندی را که میان عوام و متخصصین زبانشناختی برافراشته شده، برچیده و اقبال مضاعفی بر آن به ارمغان آورد.
نگارنده این سطور با تأکید بر لزوم بهره بردای نهادهای متولی فرهنگ و زبان سیستانی و استفاده از ذخایر علمی فرهیختگانی چونان استاد غلامرضا عمرانی، پیشنهاداتی را بر پایه تألیفات ارزشمند ایشان در حوزه ادبیات منثور به قرار زیر ارائه می دهد:

* ساخت مجموعه فیلم، انیمیشن و کتاب صوتی از آسوکه ها (بخصوص برای رده سنی کودکان).
* تدقیق در اصول نگارش سیستانی بر پایه کاربردهای نوینی که از واژگان سیستانی ارائه گردیده است.
* برگردان سازی آسوکه ها بر اساس اصول رسم الخط شهنازی و تنظیم مجدد آن.
* تدوین کتاب مصور بر اساس روایت های مترتب در آسوکه ها.
* ترجمه خلاصه ای از آسوکه ها به دیگر زبان ها (به خصوص انگلیسی).
* تنظیم کتابچه ای از خلاصه آسوکه ها متناسب با رده سنی کودکان و توزیع آن در مدارس سیستان.