رفتن به بالا
  • شنبه - 22 شهریور 1393 - 10:47
  • کد خبر : ۳۷۹۴
  • چاپ خبر : دو شعر از علی الله قلی ­پور

دو شعر از علی الله قلی ­پور

دو شعر از علی الله قلی ­پور

شعر اول:

 

خاکسترِ سلول های مغز

وقتی هم بازیِ تو می شوند

زلزله ای

در حفره های قلبم ثبت می شود

در مجمع الجزایری ویران

من مانده ام

و یک ژاپنِ بحران زده…

 

شعر دوم:

 

کنارِ جادّه ها

دکّه ها

عمقِ چشم های تو را جار می زنند

یخ ، یخ ، یخ موجود است…

دو شعر از علی الله قلی ­پور

شعر اول:

 

خاکسترِ سلول های مغز

وقتی هم بازیِ تو می شوند

زلزله ای

در حفره های قلبم ثبت می شود

در مجمع الجزایری ویران

من مانده ام

و یک ژاپنِ بحران زده…

 

شعر دوم:

 

کنارِ جادّه ها

دکّه ها

عمقِ چشم های تو را جار می زنند

یخ ، یخ ، یخ موجود است…

اخبار مرتبط


ارسال دیدگاه


۲ دیدگاه برای “دو شعر از علی الله قلی ­پور”