آخرین اخبار و یادداشت ها
-
جایزه والتر اسکات نامزدهای نهایی خود را شناختحسین توفیق درگذشتآدونیس برنده جایزه قلم ناباکوفجایزه قلم همینگوی به شاعر غنایی رسیدپیام نوروزی محمود دولت آبادیگفتمان ابداع و افق های نامکشوف/ د.محمد رحیمیانبرگزیدگان جایزه مهرگان علم و ادب معرفی شدندبرنده بوکر روسی کتابی درباره رودکی نوشت
کتاب روز
«جنگل آدمها»
«جنگل آدمها» و «شرح حاشیه» در نمایشگاه کتاب احمد بیرانوند از عرضه دو کتاب در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران توسط نشر روزگار خبر داد. به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب ایسنا، به گفته او، مجموعه داستان «جنگل آدمها» یکی از این کتابهاست. این کتاب حاصل تلاش جمعی از نویسندگان است که به صورت کارگاهی، در داستانهایشان اقدام به خلق دنیای حیوانات با گرایشهای انسانی کردهاند. در این فضای به ظاهر تمثیلی حیوانات با بهرهگیری از مظاهر تمدن در آثار حضور دارند. آنها به دنبال تلاشهای مدنی و شکل دادن به جامعه از هم گسیخته خود هستند. او افزود: نویسندگان این کارگاه با تدریس من به مدت چند سال است در موضوعات مختلف به پروژههای خلاقه میپردازند. همچنین چاپ دوم کتاب «شرح حاشیه» با ویرایش جدید و اصلاحات و اضافات وارد بازار نشر خواهد شد. این کتاب به تحلیل جریانهای شعری پس از نیما میپردازد و نقد بعد از نیما را هم مورد بررسی قرار میدهد. شعر هوشنگ ایرانی، موج نو، شعر حجم و شعر گفتار از فصلهای محوری این کتاب هستند.
آرشیو معرفی کتابسه شعر از زلما بهادر
مدیریت سایت شعر آزاد 2,336 views 0 ۴سه شعر از زلما بهادر
پیشخوان دکه
در گوشه ی نازکی از جهان
درختی بی ثمر
جنازه ی آویزان پرنده ای را
به اورژانس رسانده
و با شنیدن اخبار مرگ
در اقدامی غیر منتظره
خودسوزی کرده است…
صفحه ی حوادث امروز
سیاه تر از همیشه بر پیشخوان دکه
ضمیمه می شود
آگهی های استخدام
در جیب های خط خطی
باد کرده اند
و باد موسمی در گوش های شهر
عربده می کشد
لالایی مادر رو به خاموشی است
و کودکی که زیر آوار خواب رفته
خاک می خورد
تیترهای رنگارنگ نوشته اند:
امروز هم مثل فردا
یعنی گذشته،هرگز نگذشته
و صفحه ی آخر
تمام عمر را بر خود می لرزد
حلزون پیر که در توده ای از چسب
عکس گرفته است.
گلوی فنجان
طالع زن
آن شبی به کام خشک قالی فرو ریخت
که قهوه
در گلوی فنجان شکست.
خواب تپانچه
تپانچه خواب دوئل با پلنگ را می دید
و ماشه ی دلتنگ
بر گُرده ی گوزنی دور
مرثیه می سرود
شکار خانه گی
در قاب عکس من
گلوله ی نسل ها را
واکسینه کرده بود.
برچسب ها زلما بهادر
مطالب مشابه...
4 افکار در “سه شعر از زلما بهادر”
پاسخ دهید لغو پاسخ
جستجوی سریع
بایگانی
شبکه های اجتماعی ما
اسلاید مجله
م کیوان says:درود.م کیوان says:درود باد___م کیوانشیوا says:درود بر شما ، زیبا است ، موفق باشید .yasi says:عالی بود.با آرزوی موفقیت برای شما.هازارزه -خودباور says:من بوقلمون هستم!!اینجا کجاست ؟!پشت چشه های بسته.به راه که افتادم...
بااحترام- کارسوم ارایه شده رابا دقت بیشتری خواندم. چهارجمله اخرهمین این کاررا بارها دیدم؛ و”کمی”دورشده ازقطعه کامل آن می یافتم(؟!) بازنیز برخواهم گشت ومفاهیم را دنبال خواهم نمود تاببینم معادله متصل معانی رامی توانم بیابم! با پوزش ازطرح این معادله ونهایت اعلام زیبایی این کار نو- م کیوان
تشکر احمد جان. ببخشید یک کلمه از شعر دوم جا مانده ممنون می شویم اگر شما زحمت آن را بکشید. کلمه ی “وقتی” در سطر: وقتی که قهوه در گلوی فنجان شکست. با ارادت
با معذرت. احمد جان یک اشتباه پیش آمده بود ظاهرا همین گونه که هست درست است. ببخشید برادر. سپاس
با سلام واحترام- این کار زیبارا دوبار خواندم. روز و روزگار سپیدی برای شما ارزو می کنم. م کیوان