رفتن به بالا
  • شنبه - 6 اردیبهشت 1393 - 09:05
  • کد خبر : ۳۳۷۷
  • چاپ خبر : شعری از سحر جعفری

شعری از سحر جعفری

شعری از سحر جعفری

ایمان

کرگدن ها روی گردن هایمان می رقصیدند

و با گام هایشان ,گوشه های جهان را به هم گره می زدند

گرداب های گل

گورمان را گاز می زدند

ما اما گوشواره هایمان را به گوش لحظه آویختیم

و از گام های کرگدن ها گریختیم

و به گاه گاه بهار

ایمان آوردیم ..

شعری از سحر جعفری

ایمان

کرگدن ها روی گردن هایمان می رقصیدند

و با گام هایشان ,گوشه های جهان را به هم گره می زدند

گرداب های گل

گورمان را گاز می زدند

ما اما گوشواره هایمان را به گوش لحظه آویختیم

و از گام های کرگدن ها گریختیم

و به گاه گاه بهار

ایمان آوردیم ..

اخبار مرتبط


ارسال دیدگاه


۲ دیدگاه برای “شعری از سحر جعفری”