رفتن به بالا
  • سه شنبه - 30 اردیبهشت 1393 - 14:31
  • کد خبر : ۳۴۸۵
  • چاپ خبر : شعری از لئوپولد ماریا پانرو / ترجمه از اسپانیولی: ناصر تنها

شعری از لئوپولد ماریا پانرو / ترجمه از اسپانیولی: ناصر تنها

شعری از لئوپولدماریا پانروLIBROS 137

ترجمه از اسپانیولی: ناصر تنها

 

رکویم

 

من مردی مرده ام

که مرا می نامند

به وقت شام جماعت

کسی هنوزحضور نام مرا 

در چیزها بیاد میاورد

خاک وخل روی میز

یا متاعی مزه شراب

 

بربر ها به هنگام گفتگو به چشم مخاطبشان نمی نگرند

 

زنی را ماند در اعماق یادها

من مرد مرده ای هستم

که مرا می نامند.

 

 

Réquiem

 

Por Leopoldo María Panero

 

Yo soy un hombre muerto al que llaman Pertur.
En la cena de los hombres quién sabe si mi nombre
algo aún será: ceniza en la mesa
o alimento para el vino.
Los bárbaros no miran a los ojos cuando hablan.
Como una mujer al fondo del recuerdo
yo soy un hombre muerto al que llaman Pertur.

 

شعری از لئوپولدماریا پانروLIBROS 137

ترجمه از اسپانیولی: ناصر تنها

 

رکویم

 

من مردی مرده ام

که مرا می نامند

به وقت شام جماعت

کسی هنوزحضور نام مرا 

در چیزها بیاد میاورد

خاک وخل روی میز

یا متاعی مزه شراب

 

بربر ها به هنگام گفتگو به چشم مخاطبشان نمی نگرند

 

زنی را ماند در اعماق یادها

من مرد مرده ای هستم

که مرا می نامند.

 

 

Réquiem

 

Por Leopoldo María Panero

 

Yo soy un hombre muerto al que llaman Pertur.
En la cena de los hombres quién sabe si mi nombre
algo aún será: ceniza en la mesa
o alimento para el vino.
Los bárbaros no miran a los ojos cuando hablan.
Como una mujer al fondo del recuerdo
yo soy un hombre muerto al que llaman Pertur.

 

اخبار مرتبط


ارسال دیدگاه