رفتن به بالا
  • شنبه - 12 مرداد 1392 - 12:03
  • کد خبر : ۲۰۹۱
  • چاپ خبر : شعری از مهرداد شهابی

شعری از مهرداد شهابی

شعری از مهرداد شهابی

– گُل‌گاوزبان –

تردید

در آشپزخانه قدم می‌زند

گاهی،

یقۀ پیراهن ِ غرور ِ مرا صاف می‌کند

گاهی،

بغض ِ لرزان تو را، محکم، در آغوش می‌گیرد

 

لب‌های ما

زیر تاول‌های چرکی ِ سکوت

پنهان شده‌اند

و واژه‌ها

بر دیوارۀ حنجره‌هامان

چنگ می‌کشند؛

 عشق

از گلوی توقع‌مان،

ناامیدانه،

روی کفِ معصوم ِ آشپزخانه می‌چکد

و لکه‌هایی پاک نشدنی

بر جای می‌گذارد…

 

کتری سوت می‌کِشد:

چای خداحافطی

به همین سرعت آماده شده است!

تو، کنار کتری می‌جوشی

من، کنار استکان چای می‌خورم

و همه شاهدند

که گُل‌گاوزبان

دردی از ما دوا نمی‌کند

 

 

شعری از مهرداد شهابی

– گُل‌گاوزبان –

تردید

در آشپزخانه قدم می‌زند

گاهی،

یقۀ پیراهن ِ غرور ِ مرا صاف می‌کند

گاهی،

بغض ِ لرزان تو را، محکم، در آغوش می‌گیرد

 

لب‌های ما

زیر تاول‌های چرکی ِ سکوت

پنهان شده‌اند

و واژه‌ها

بر دیوارۀ حنجره‌هامان

چنگ می‌کشند؛

 عشق

از گلوی توقع‌مان،

ناامیدانه،

روی کفِ معصوم ِ آشپزخانه می‌چکد

و لکه‌هایی پاک نشدنی

بر جای می‌گذارد…

 

کتری سوت می‌کِشد:

چای خداحافطی

به همین سرعت آماده شده است!

تو، کنار کتری می‌جوشی

من، کنار استکان چای می‌خورم

و همه شاهدند

که گُل‌گاوزبان

دردی از ما دوا نمی‌کند

 

 

اخبار مرتبط


ارسال دیدگاه