رفتن به بالا
  • یکشنبه - 16 فروردین 1394 - 08:05
  • کد خبر : ۴۲۴۸
  • چاپ خبر : دو شعر از قهرمان تازه اوغلو ترجمه : سیناعباسی هولاسو

دو شعر از قهرمان تازه اوغلو ترجمه : سیناعباسی هولاسو

دو شعر از قهرمان تازه اوغلو
ترجمه : سیناعباسی هولاسو

قهرمان تازه اؤغلو در ۱۰ آگوست ۱۹۶۹ در استانبول به دنیا آمد. او در این شهر بزرگ شد؛ شهری که وادارش کرد او را به عنوان یک چهره تاثیر گذار در ادبیات معاصر ترک قبول کند. تازه اؤغلو تحصیلاتش را در استانبول به اتمام رساند. در یکی از شب های تابستان وقتی در بالکن خانه دوستش به برنامه های رادیو گوش می دادند و با هم در مورد آن برنامه حرف می زدند، فکرش را نمی کرد ساعت از نیمه شب هم گذشته باشد و همین سبب شد تا مادر دوستش آنها را مؤاخذه کند.و این جوان ۱۹ ساله آن شب فهیمد چقدر به این جبعه شگفت انگیز صدا علاقه دارد و همین باعث شد در رایدیوی « کادی کؤی » شروع به فعالیت کند و باد حوادث او را به رادیوی «۷» جایی که همیشه حسرتش را می کشید، رسانید. او از این پس هر شب شعرهای ن جزیره آبی » را هر شب زمزمه کرد. او در سال ۲۰۰۱ کتاب شعری با عنوان « تو را در درونم، ترکت می کنم »را چاپ کرد. از دیگر کتاب های او می توان به «الفبای بی هویت شهری مرده» و « نامه هایی از جزیره آبی » و « نامه های توقیف شده» و « بوکره » و « حرف » را می توان اشاره کرد.

Ne giden gelir
Ne kalan vazgecir beklemekten
Sen hangi askin yalanidin
Ki bu kadar dusuncesiz gittin??!!

نه آنکسی که رفته است باز می گردد
و نه آنکسی که مانده است
از انتظار دست می کشد
تو، دروغ کدام عشق بودی…؟!
که اینگونه بی خیال
گذاشتی ورفتی….

Gururum kalbimden buyuk
Kbul ediyorum
Ama bazen kapilari kapatmak
“ cal kapimi “
Demaktir….

غرورم، از قلبم بزرگتر است
این را قبول می کنم
اما گاهی درها را که می بندیم
معنی اش این است:
” لطفا این در را بزنید “

دو شعر از قهرمان تازه اوغلو
ترجمه : سیناعباسی هولاسو

قهرمان تازه اؤغلو در ۱۰ آگوست ۱۹۶۹ در استانبول به دنیا آمد. او در این شهر بزرگ شد؛ شهری که وادارش کرد او را به عنوان یک چهره تاثیر گذار در ادبیات معاصر ترک قبول کند. تازه اؤغلو تحصیلاتش را در استانبول به اتمام رساند. در یکی از شب های تابستان وقتی در بالکن خانه دوستش به برنامه های رادیو گوش می دادند و با هم در مورد آن برنامه حرف می زدند، فکرش را نمی کرد ساعت از نیمه شب هم گذشته باشد و همین سبب شد تا مادر دوستش آنها را مؤاخذه کند.و این جوان ۱۹ ساله آن شب فهیمد چقدر به این جبعه شگفت انگیز صدا علاقه دارد و همین باعث شد در رایدیوی « کادی کؤی » شروع به فعالیت کند و باد حوادث او را به رادیوی «۷» جایی که همیشه حسرتش را می کشید، رسانید. او از این پس هر شب شعرهای ن جزیره آبی » را هر شب زمزمه کرد. او در سال ۲۰۰۱ کتاب شعری با عنوان « تو را در درونم، ترکت می کنم »را چاپ کرد. از دیگر کتاب های او می توان به «الفبای بی هویت شهری مرده» و « نامه هایی از جزیره آبی » و « نامه های توقیف شده» و « بوکره » و « حرف » را می توان اشاره کرد.

Ne giden gelir
Ne kalan vazgecir beklemekten
Sen hangi askin yalanidin
Ki bu kadar dusuncesiz gittin??!!

نه آنکسی که رفته است باز می گردد
و نه آنکسی که مانده است
از انتظار دست می کشد
تو، دروغ کدام عشق بودی…؟!
که اینگونه بی خیال
گذاشتی ورفتی….

Gururum kalbimden buyuk
Kbul ediyorum
Ama bazen kapilari kapatmak
“ cal kapimi “
Demaktir….

غرورم، از قلبم بزرگتر است
این را قبول می کنم
اما گاهی درها را که می بندیم
معنی اش این است:
” لطفا این در را بزنید “

اخبار مرتبط


ارسال دیدگاه