شعری از علی نقویان

شعری از علی نقویان
سه نفر بودیم می خوردیم
من / پنجشنبه ها
تو / جمعه ها
دیگری / هر روز هفته.
سه نفر می خواستیم برسیم.
من به خانه
تو به تصاویر
دیگری به اشکال.
سه نفر که به ترتیب می گذشتیم
از ساعتها / دقیقه ها / ثانیه ها .
سه نفر که روی هم رفته چیزی نشانمان نمی دادند
جز خانه ای که نبود
راهی که نرفت
روزی که نشد.
از قبل ، مثل کودکی که چیزی نمی داند.
به خانه / روز که برسند
تصویری که ببینند
و خطوطی که ببافند.

اشتراک گذاری: