معرفی کتاب

«دست‌های نامرئی ترس» و «کولبرف»

مجموعه داستان «دست‌های نامرئی ترس»

نویسنده: جواد شامرادی

کتاب «دست­های نامرئی ترس» نه داستان دارد. داستان­های «بی­‌برفی» «بسته‌­گی» «صف خوشبختی» «زیر پل عابر پیاده» «زمستان تختخواب­‌ها» «نفت برای موریانه‌­ها» «دست­‌های نامرئی ترس» «کام آخر بعد از مراسم هفت» «گراز­کش» که در بازه‌­ای چهارساله جمع‌آوری‌شده‌اند. طبعاً هیچ‌کدام از شخصیت­‌های این کتاب از تبعات بحران­‌هایی که گذراندیم مصون نماندند و از شخصیت‌­هایی آرمان­‌گرا به انسان­‌های متزلزل و شکاک تبدیل شدند. انسان­‌هایی ترس‌خورده که از اندیشه­‌های بزرگ فلسفی به آدم­‌هایی گوشه­‌نشین مبدل گشتند که هیچ قدرت تغییری در وجودشان یافت نمی­‌شود.

آدم­‌هایی که دیگر نتوانستند با حجم عظیم تغییرات وفق پیدا کنند و در سکوت، زندگی نباتی را ترجیح دادند. ترسیدند و سکوت کردند. «دست­‌های نامرئی ترس» ماحصل زدوخوردهای جهان بیرونی است و تغییر درونی انسان­‌هایی که می‌خواستند بهتر زندگی کنند.

رمان «کولبرف»

نویسنده: مریم عزیزخانی

کولبرف، روایت زندگی کولبری به نام راز است. در یکی از روزها، پای دوستش هیوا که همراهِ کولبر اوست، روی مین می‌رود و به مرگش می‌انجامد. راز مدتی از کولبری دست می‌کشد اما درنهایت مجبور می‌شود دوباره به کوه‌های سخت و برف‌گرفته‌ی کردستان برگردد. در آخرین سفرش او در کوه گم می‌شود و…
کولبرف روایت رنج مداوم مردمی‌ست که از سر نبود شغل و موقعیت‌های امن کاری، ناچار به پذیرش سخت‌ترین کارها در خطرناک‌ترین شرایط ممکن و کم‌ترین میزان دستمزد هستند.
کولبرف در هفده فصل کوتاه و به روایت شخصیت‌های گوناگون، نوشته‌شده است. داستان را عایشه، با مادرِ راز شدن آغاز می‌کند و دانای کل، به همراهی راز، به پایان می‌رساندش. دراین‌بین، آدم‌های زندگی این پسر کُرد حرف می‌زنند و روایت می‌کنند خطی را که رنج، در آن آشکار می‌شود.

حبیب پیریاری

اشتراک گذاری: