از این گوش و از آن گوش
جغد شب زندهداریهایش را دارد
مرغ عشق بازیهایش
مورچه در این میان بارش را میکشد وُ
فریادش
به گوش نمیرسد
جغد دنیا دیده را
چه به مرغ عشق بیچاره
بزرگی که پند نامه نوشته
چند نامه
به نتیجههای این ور آب وُ آن ور آب
که چنان وُ چنان
پروانه پروانگیاش را دارد
از این گوش و از آن گوش
دنیا را هر طور ببینی
همان طور میبینی
این طور و آن طورهای بسیار هست
برگ برگ که بیفتد
دانه دانه ببارد
سیلاب راه میافتد
خانه خرابی برای مورچه است
جغد بِرّ و بِرّ نگاهش را دارد
مرغ عشق دلی دلیهایش