«فتوشعر»
اینجا کارگاه است. کارگاه شعر و عکس:
در اینجا به عکس و شعر پرداخته خواهد شد. البته نه هر عکسی و نه هر شعری. ما از عکسی که شعرش را گم کرده است، خواهیم نوشت. یعنی مدعی هستیم که شعرش را پیدا کرده ایم. در ادامه یعنی بعدها، از این که این حرکت آبشخور فکری اش کجاست، خواهیم نوشت و خواهیم گفت چرا این عکس ها شعرند و شعرشان چگونه است…ما در پایان هر فتوشعر نام خود عکس را از نگاه عکاس، به صورت مستقل خواهیم آورد تا استقلال نگاه عکاس به رسمیت شناخته شود و همین طور فاصله میان عکس و شعر در مراحل بعدی قابل لمس باشد؛ فاصله ای که شاعر و عکاس خود را در آن انداخته اند.ما در اینجا برای شما از یک فرم سخن خواهیم گفت. فرمی که هم از حاشیه شکل گرفته هم از متن. فرمی که از حاشیه تا متن در آمد و شد است. بنابراین باید بگوبیم شعرهای هرعکس چند بخش دارند: عنوان، متن، حاشیه
در مورد این عناصر در جلسات بعدی صحبت خواهیم کرد. اما عکس این کارگاه:
عنوان: گنبد در تن
متن:
از زن
چیزهابی در تن
می ماند
شبیه مادر
که شکمش را جا می گذارد
در نیمه ی تاریک
مادر
از زن عبور نمی کند
بالا می رود
وقتی خودش
توی گلوی خودش گیر کرده
حاشیه ی عکس:
کسی که گنبد را با خود دارد یعنی چیزی در او مدعی رفتن است به بالا. چیزی در او شبیه امامزاده می شود که می گوید بر گرد من بچرخ تا آمرزیده شوی. زنی که گنبد با خود دارد نوید آمرزش است.
…………………………….
متن و شعر از:احمد بیرانوند
عکس از :مریم احسانی
عنوان عکس از نگاه عکاس: بازگشت از هبوط
(این پست در مجله رودکی/بهمن ۱۳۹۰ چاپ شده است)