شعری از زهرا محمدی
در درام تکراری پاییزى
پابه پای گریه آسمان
دربالکن
روی صندلی چوبی گهواره ای
تاب میدهم
خاطرات آن کوچه اقاقیارا
زمزمه هایت
-تب نگاهت
و باز گر میگیرم مثل آن عصر.
و ابلهانه
تا انتها
باعطرتلخت
همقدم شدم
و تو!
چه بی پروا
به خم کوچه نرسیده
تکرارشدی در نقشت
برای دیگری…