این شماره قرار ما با منصور بود؛ نیامد.
منصور خورشیدی جایی نرفته بود؛ مانده بود اینجا میان صفحات حجم. باید ورقش می زدی تا می دیدی سطرها چطور از پاریس تا اشرف(بهشهر) جا خوش کرده اند. ورق زدن منصور با سرعت ممکن نبود. باید می ماندی و آرام لابه لای کلماتش تمامیت شهودش را می جستی. وررق زدن منصور ساده نبود….بیماری خیلی زود با او اخت شد. آنقدر که هر چه کردم برنامه را طوری بچینیم روزی، ساعتی یا دقیقه ای میزبانش باشم؛ نشد. ندیدنش در آن روزها با من مانده است و به گمانم خواهد ماند.
تمام تلاشم این بود که ویژه نامه را به زمان حیاتش برسانم. خیلی از مطالب به این گمان جمع شد که برایش آرزوی سلامتی در پی داشته باشد. در پی نداشت. میان کار پیش از جمع شدن کار رفته بود. ولی به هر روی منصور میان شعرهایش زنده است. اگرآنانکه نوشته اند، هنوز زنده باشند.
احمد بیرانوند
مدیر سایت آوانگاردها