انتشار «رساله‌ی ماشینِ مُجَرَد» نوشته: رضا خان بهادر

رساله‌ی ماشینِ مُجَرَد، تازه‌ترین مجموعه شعر رضا خان‌ بهادر توسط نشر سیب سرخ چاپ شد.

این مجموعه شامل دو بخش با نام‌های دفتر اول: عدد پیر (بیست و دو شعر) و دفتر دوم: بیوه‌ی کلمه (شعرهای کوتاه‌‌ _ دوازده شعر) است.

این کتاب بعد از سه مجموعه شعرِ قبرهای دست دوم (نشر شانی) الفِ استخوانم موریانه زد (نشر هشت) و من آن مرد با اسب آمد هستم (نشر روناک،هلند) چهارمین مجموعه شعری‌ست که از رضا خان‌بهادر منتشر می‌شود.

شعرهای مجموعه‌ی رساله‌ی ماشین مجرد همگی در دهه نود‌ نوشته شده اند.

از خوانش‌هایی که بر شعرهایی‌ از این مجموعه صورت گرفته می‌توان نتیجه گرفت شعرهای‌ این مجموعه زبان را به زندگی گره‌ زده‌اند‌. چنان‌چه رابطه‌ی زبان در حمل تصاویری که معنا را زیست‌ کرده‌اند و ترکیب‌هایی که از انتزاع خود‌ عبور می‌کنند باعث شده تا فراتر از تجربه‌های شعر حجم و شعر زبان به ساختمانی تازه از این دو همراه با یک زیست اجتماعی در زبان‌ برسد. فرم‌ بیان و محتوای شعرها نشان‌ دهنده‌ی تجربه‌های شخصی در همزیستی‌ با جریان‌های شعر متفاوت ایران است. شعری که می‌شود آن را ادامه‌ی منطقی‌ شعر حجم نامید. منصور خورشیدی در باره شعر این شاعر می‌گوید:

ﺷﻌﺮ “ﺭﺿﺎ ﺑﻬﺎدﺭ” ﻧﺸﺎﻧﯽ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﺪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺯﯾﺮﺍ :

ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﻬﺖ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍی ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﭼﻨﺪ ﺑﻌﺪﻱ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺗﺠلی ﻣﺎﺩﻱ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺯﻳﺮﺍ ﮔﺮﺍﻳﺶ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﻌﻨﻮﻳﺖ ﺍﺳﺖ.

ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺯﺑﺎﻧﯽ ﻣﺴﺘﻘﺮ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻗﻄﻌﻪ ﺷﻌﺮ ﺗﺠﺮﺑﻪ‌ﯼ ﺷﺎﻋﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﻄﻌﻪ ﺷﻌﺮ ﺑﻪ ﺷﺎﻋﺮ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﻫﻨﺮ ﻭ ﺗﮑﻨﯿﮏ ﺯﺑﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﺷﺎﻋﺮ ﺳﺮﻋﺖ ﻭ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ

ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺁﻥ ﭼﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺍﻭ ﻣﯽﮔﺬﺭﺩ دست‌ یابد ﻭ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﺍﺭﯼ ﮐﺮﺩﻥ ﭘﺪﯾﺪﻩﻫﺎﯼ ﺫﻫﻨﯽ ﺑﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﺣﺮفﻫﺎﯼ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺩﺭ ﻗﻠﻤﺮﻭ ﺷﻌﺮ ﯾﺎ‌ ﻣﺘﻦ ﺑﺮﺳﺪ.

شعری از این مجموعه:

در مفصل صحبت
گلو از صدا پشته می سازد
و عضلات حرف
(شکل بدن در پهنای تاریکی)
باد می کنند.

از فاصله
شکل های رفتن را به خانه بسته ام
تا تو که بر حافظه ی خون
اتفاق می افتی
ورید شرجی را
برهنه ببینی…

زبان سرخ در نخاع زنگ زده
مزه مزه هوای فلز را
ترش کرده است
در عنصر میانی خواب
زانوی راه پیچ می خورد
و پای پرنده ای
در تصمیم پوست
برهنه می شود.

در تن به تن
شکل گلو
از کشته ی صدا
رو می گیرد…

اشتراک گذاری: