رفتن به بالا
  • سه شنبه - 10 فروردین 1395 - 19:37
  • کد خبر : ۵۱۲۵
  • چاپ خبر : مجموعه «همصدایی با دوئت شبانصبحگاهی» و شعری منتشر نشده از هادی ابراهیمی

مجموعه «همصدایی با دوئت شبانصبحگاهی» و شعری منتشر نشده از هادی ابراهیمی

همصدایی با دوئت شبانصبحگاهی
شاعر: هادی ابراهیمی رودبارکی
 ———–
ناشر: بوتیمار
نوبت چاپ: اول
تیراژ: ۵۰۰ نسخه
تعداد صفحات : ۱۱۶ صفحه
————-

از ابراهیمی تاکنون ده‌ها نقد ادبی و گفت‌وگو با اهالی قلم و اندیشه چاپ شده‌ و  پیش از این ( سال ۱۹۹۸ ) کتاب شعر «یک پنجره نسیم»  را در ونکوور منتشر کرده است. امروز او علاوه بر سرودن شعر، به عنوان روزنامه‌نگار فعالیت دارد.

———-

شعری از این کتاب

نوزاد


در “جنرال هاسپیتال سوری”
نوزادی
جغرافیای‌ش را جیغ م یکشد
در اتاق مراقبت
زنی دهکد هاش را باز نمیی‌ابد
آن سوی کرکر هی پنجره
جغرافیای ماه
جراحی شد هاست.

شعری منتشر نشده:

شلاق

ترس هوا را می‌دَرَد

و تنِ همه‌ی روزهای هفته

وطنِ جرحه جرحه است

 

و جمعه‌ها تعطیل نیست

 

و بامداد

آویزان صبح آدینه می‌شود

با سرهای زیبایی

که رنگ موهای خیس و نمورش

نه سیاه است نه سپید

نه سپید است نه سیاه

خلنگ است.

 

و جمعه‌ همان آدینه نیست

و جمعه‌ها تعطیل نیست.

 

هیچ روزی با هیچ

 پر نمی‌شود

هیچ روزی از روز

تعطیل نمی‌شود ولی

هیچ می‌شود

 

مرگ استراحت نمی‌کند

و سهم هر اعتراض را می‌گیرد

و آلت

قتاله‌ی کهریز است

کاریزالت

آلتِ قتاله است

قتالهْ‌آلتِ کاریز است در قناتِ کهریز.

 

بامداد

گیس طناب را می‌کَشد

و جان است

که می‌کَشد

تا صبح را از سقف

به زیر کَشد.

 

شلاق

ترس هوا را می‌دَرَد

و تنِ همه‌ی روزهای هفته

وطنِ جرحه جرحه است.

 

آ‌دینه‌ها جمعه‌ها نیست

و جمعه‌ها تعطیل نیست.

 

۱۲ آوریل ۲۰۱۵

همصدایی با دوئت شبانصبحگاهی
شاعر: هادی ابراهیمی رودبارکی
 ———–
ناشر: بوتیمار
نوبت چاپ: اول
تیراژ: ۵۰۰ نسخه
تعداد صفحات : ۱۱۶ صفحه
————-

از ابراهیمی تاکنون ده‌ها نقد ادبی و گفت‌وگو با اهالی قلم و اندیشه چاپ شده‌ و  پیش از این ( سال ۱۹۹۸ ) کتاب شعر «یک پنجره نسیم»  را در ونکوور منتشر کرده است. امروز او علاوه بر سرودن شعر، به عنوان روزنامه‌نگار فعالیت دارد.

———-

شعری از این کتاب

نوزاد


در “جنرال هاسپیتال سوری”
نوزادی
جغرافیای‌ش را جیغ م یکشد
در اتاق مراقبت
زنی دهکد هاش را باز نمیی‌ابد
آن سوی کرکر هی پنجره
جغرافیای ماه
جراحی شد هاست.

شعری منتشر نشده:

شلاق

ترس هوا را می‌دَرَد

و تنِ همه‌ی روزهای هفته

وطنِ جرحه جرحه است

 

و جمعه‌ها تعطیل نیست

 

و بامداد

آویزان صبح آدینه می‌شود

با سرهای زیبایی

که رنگ موهای خیس و نمورش

نه سیاه است نه سپید

نه سپید است نه سیاه

خلنگ است.

 

و جمعه‌ همان آدینه نیست

و جمعه‌ها تعطیل نیست.

 

هیچ روزی با هیچ

 پر نمی‌شود

هیچ روزی از روز

تعطیل نمی‌شود ولی

هیچ می‌شود

 

مرگ استراحت نمی‌کند

و سهم هر اعتراض را می‌گیرد

و آلت

قتاله‌ی کهریز است

کاریزالت

آلتِ قتاله است

قتالهْ‌آلتِ کاریز است در قناتِ کهریز.

 

بامداد

گیس طناب را می‌کَشد

و جان است

که می‌کَشد

تا صبح را از سقف

به زیر کَشد.

 

شلاق

ترس هوا را می‌دَرَد

و تنِ همه‌ی روزهای هفته

وطنِ جرحه جرحه است.

 

آ‌دینه‌ها جمعه‌ها نیست

و جمعه‌ها تعطیل نیست.

 

۱۲ آوریل ۲۰۱۵

اخبار مرتبط


ارسال دیدگاه