بنفشه حجازی شاعر داستان نویس و محقق متولد سال ۱۳۳۳ شهرستان بروجرد است. از ایشان کتاب های بسیاری در حوزه شعر و داستان و پژوهش ها ادبی در حوزه زن شناسی و رویکرد تاریخی به حضور زن در ادبیات پرداخته است. دفتر شعرهای بنفشه حجازی به ترتیب سال نشر :
رویای انار(مجموعه شعر نو ) تهران ،سیامک، ۱۳۶۵
به انکار عشق تو ناگزیرم (مچموعه ی شعر نو ) تهران ، روشنگران ، ۱۳۷۲
یک منظومه ی آواره و بیست ترانه ی سرگردان (مجموعه ی شعرنو با ناصر نجفی )، فارسی- انگلیسی، تهران ، سالی ،۱۳۷۹
اعتراف می کنم (مجموعه ی شعر نو )، نشر همراه ،۱۳۸۳
آمفی تئاتر ( مجموعه ی شعر نو ) رشت ، نشر فرهنگ ایلیا ، ۱۳۹۰
شعر خانم حجازی سرشار از احساسات لطیف زنانه است که از پس نگاهی روشنفکرانه و درونی شده در لایه های زیرین شعر به حوادث روزمره یک زندگی عاشقانه می پردازد. تصویر و تخیل در این شعر جایگاهی بسیار کمرنگ دارد اما نگاه شاعرانه و موسیقی کلام شعر را تا پایان رها نمی کند. در شعر ایشان کلمات در دامنه ی وسیع به کار گرفته می شوند و در همنشینی بکر مانند اتهام مصور با آلبوم تازه منتشر شده در “آلبومی که به تازگی منتشر شد/ اتهامی مصور بود” ترکیباتی که ساخته می شود و با خود فضای تازه و مختص به خانم حجازی را ایجاد می کنند که خلق چنین فضاهایی از مهمترین شاخصه های شعر خانم حجازی است.
بنفش-۳
فروشی نیست زنی که مرده است
آلبومی که به تازگی منتشرشد
اتهامی مصور بود از
چند قصه ی ناتمام
یک دهه در پی این پاسخ بودم ؟
مدام راه می رود
حلقه می زند
روزهای آینده
به خاطر تار بودن عکس
شروع به نوشتن تو کرده ام دوباره.
اطلاعی ندارم
از قبایل بدوی،
تو رفته ای ،
جاده
فقط پستچی است که سوت می زند
و رفته است مردی که
با صاعقه آمد
بنفش-۲
آن وقت
وقت مردگان رسید.
دو روی کاغذ
از بند اول تا خط آخر
پروانه ای میان یک مشت نقطه
و توت فرنگی های تشنه
بپوشان مرا!
دلم خواست و
فرو افتاد اکلیلم
در رودی که از دور می آمد
فریاد زدم
و در دستان نیمی اسب و نیمی مرد
جهان خاموش شد
وای ی ی بپوشان مرا !
مثل نارنجی که بازی می کند در باغ
مثل اقاقیایی تا مدیترانه
مثل آتش و صدای خودت
مثل… مثل…
چراغی که تو روشن کردی
کتابی که باد ورق زد
و من در دستانی که سردش نبود.
آن وقت
وقت مردگان رسید و من تمام شدم
تمام.