چند شعر کوتاه از ران ویلیس ترجمه مصطفی خدایگان/بازخوانی مصطفی جهانبخت

 

 

چند شعر کوتاه از ران ویلیس ترجمه مصطفی خدایگان

«ران ویلیس» شاعر معاصر آمریکایی است که با زبانی ساده و روان، به دور از پیچیدگی های ادبی، حرف دل و دیدگاه خود را بیان می دارد. این شاعر باتجربه، مدت های زیادی را با سرایش شعرهای بلند و نسبتاً بلند گذراند اما در سالهای اخیر به سرودن شعرهای کوتاه روی آورده است. آنچه که از اندیشه های این شاعر مشخص است آن است که ران ویلیس، دیگر دنیا را آنقدر پیچیده نمی بیند که در اشعار بلند نمایش داده شود بلکه حرف های ساده و کوتاه، مناسب همین دنیایی هستند که در آن، لحظه ها، زندگی ما را به پیش می برند.

 

۱

The sky

is falling,

and I,

with an umbrella

made of stars

(آسمان

سقوط می­کند،

و من،

با چتری

ساخته از ستارگان)

آسمان
سقوط می کند
و من
استوار ایستاده ام

با چتری از ستاره‌ها

 

۲

It hurts to love you,
a most beautiful hurt.
And I know it hurts to love me.

(تو را دوست داشتن دردآور است

زیباترین درد

و می­دانم که مرا دوست داشتن دردآور است.)

آزارم می دهد اینکه «دوستت دارم»

چه آزار زیبایی!

و خوب می دانم

آزارت می دهد اینکه «دوستم داری»

و چه آزار زیباتری!

 

۳

A thousand years from now

it will have always been today…

it will have happened today…

the falling…

the falling

(تا هزار سال پس از این

همیشه امروز خواهد بود…

امروز اتفاق خواهد افتاد…

سقوط…

سقوط…)

تا هزاران سال دیگر

جهان همواره همچون همین حالا خواهد بود

آن چیزی اتفاق خواهد افتاد

که امروز

افتاده است:

سقوط

سقوط

سقوط

 

۴

There must be
romance and poetry,
even for a man
in an empty room.

(باید باشند

شور و شعر،

حتی برای آدمی

در اتاقی خالی.)

باید باشند                      باید وجود داشته باشند

عشق و شعر

عشق

و

شعر

حتی برای مردی

که در اتاقی خالی اسیر است..

 

اشتراک گذاری: