شعر آزاد

نسترن اخلاقی

از قوس مشکوک ماه

شروع می‌شود

<!-- /wp:paragraph

هرمز علیپور

پیش‌گویانی که بشارت برهنگی دادند
انگار آنها هم نمی‌دانستند که ما دانه‌های انگوری هستیم که اگر زمانی خاکمان کنند به شکل

عطرهایِِ عتیق
در سنگواره‌ی لامسه
و کلماتِ تهیدست
– با ح یِِ حُطامِ توامان –
درو – دَلوِ*

تن می زنم به ابر و
در سینه ام _ داغ
نم نم باران یک روز مه گرفته است

در حال بارگذاری...
to me